از مادر شدنتون راضی هستین یا نه؟
من بچه ها رو دوست دارم اما علاقه ای به مادر شدن ندارم وقتی سنم کم بود دوست داشتم اما الان دیگه اصلا دوست ندارم.
همش دوست دارم برا خودم خرج کنم برا خودم وقت بذارم با شوهرم لحظات رمانتیک داشته باشم و مسافرت برم .
مادرشدن رو مثل برده شدن می‌دونم ذهنیتم اینجوری شده.
میترسم بعدها روابط زناشویی مون خراب بشه و یا از هم دور بشیم
شما چطور تصمیم گرفتین بچه دار بشین به چیزایی که من گفتم فکر میکردین یا نه
من خودمو مادر خوبی نمیدونم، برای همین راضی نیستم
هنوز نشدم
چندسالته
دقيقا منم بيشتر ب خاطر اينكه ممكنه از شوهرم دور بشم بچه نميارم
اکه راضی هستی از شرایطت خوب نیار
من عااااااااااشق بچه هامم
منم بدم میومد اما همسرم داره ازهمین الان مخم رو شست وشو مبده عاشق بچه است . فکرکنم موفقم بوده
من دیگه نمیتونم لحظه ای رو بدون بچم تصور کنم ولی از وقتی دنیا اومده فاصله بین من و همسرم زیاد شده
من حتی از ازدواج کردنم متنفرم چ‌برسه به بچه دار شدن
یجورایی فوبیا دارم
واي انگار اين حرفارو از زبون من نوشتي
ديدگاه من و شوهرم هم دقيقاااا همينه
با اومدن بچه شیرینی زندگی چندبرابر میشه،مامان شدن برام بهترین حس دنیاس
عاشق بچه ام ولی فقط برای بازی کردن
اینکه برینه به هیکلم پوستم خابم اندامم و ک..ن عنیش زو بشورم‌و شبا نذازع بخابم دیوانم میکنه
شما با این تصورات بچه هم بیارین حس میکنید جاتونو گرفته و حسادت به وجود میاد بین بچت ن و همسرتون
مادر شدن از خودگذشتگیه هروقت به این مرحله رسیدین درکش کردین بعد بیارین
