این تاپیک ادامه تاپیک قبلیه 
رفتم باهاش حرف زدم یه چیزی بهم گف منم طرف مامانمو گرفتم تو ماشین بودیم که باسرعت زیاد منو آورد خونه برگشته میگه همتون یه گوهین برو ور دل مامانت میگه اگه مامانت دوباره اینجوری کنه ( آخه برگشته به مامانم تهمت میزنه و میخواد اونو فقط جلو خانواده اش خورد کنه ) میگه اگه دوباره مامانت اینجوری کنه میرم یه زن دیگه میگیرم اونوقت باس یا طلاق بگیره یا اینجوری زندگی کنه برگشتم میگم یه کاری میکنین که آدم از خونه بزنه بیرون میگه برووو میگه از خونه برووو 😭
به خداوندی خدا فقط ۴ ماه مونده تا آزمون نمونه دولتی و تیزهوشان اونقدری میخونم از جونم مایه میزارم تا قبول شم برم خوابگاه امروزم اومد خونه بهش میگم دستت درد نکنه بابا یه کاری کردی که از امروز حتی شده از جونم مایه میزارم تا یه جا قبول شم از اینجا برم