منم مثل تو به شدت رفیق باز بود همش غر میزدم گریه میکردم. بعد ها دیگه ولش کردم حتی زنگ نمیزدم کی میای یا میرفت اصلا نمیپرسیدم کجا میری. بعد شام یکم غر میززد میگفتم پاشو برو دیگه ما میخوایم فیلم ببینیم یا پاشو برو میخوام به کارام برسم. یهو خودش گزاشت کنار یعنی دیگه اصلا نمیره الان سه ساله یبارم نرفته
عزیزم اگه بچه نداری حتما جدی بگیر و این اخلاق رو از سرش بنداز خواهر من بعد ۹ سال زندگی عاشقانه با همچین آدمی الان یک هفته است اومده قهر ،،،اونم شوهرش انداخته بیرون و کلن رفتارش تغییر کرد و حتی مشکوک ب خیانت و...از من گفتن بود
تو هم مثل خودش عمل کن تا متوجه کارش بشه همین
من میشناسمش خیلیی ازاینکه دلمبشکنه ناراحت میشه قبلا اگه یکم ناراحت بودم خودش ب اب واتیش میزد اللن اصلا براش مهمنیستم انقدر زیاد بودع قهرم
دلممیخواد یطوری برخورد کنم انگار اصن برام مهمنیست میره مطمئنم بهتر میشه نشه همخداقلش بیاد خونه طلبکارانه برخورد نمیکنه
اره جاریم خیانت کرد ولی برادر شوهرم دل زده شده بود آخه یه دقه تنها نبود اما الان راحته جاریم اسیر کرده خودش به جا با پسرا بگرده با دخترا هم میگرده جاریم گریه میکرد گفتم مقصر خودتی دیگه چرا گریه میکنی میگه اون ک بخشیده پس چرا این کار میکنه گفتم دیگه خبر ندارم ولی تحمل کن شاید درست بشه
همه رو ننداز تقصیر خودت... اون باید بدونه وقتی ازدواج کرده باید بیشتر وقت و اولویت رو برای همسرش بزاره و بدونه هیچ دوست و رفیقی ارزش اینو نداره که همسرش ناراحت بشه... اگه قرار بود انقد رفیق باز باشه چرا ازدواج کرده
