امروز یهویی خواهرم اومد گفت بریم سونو گرافی شوهرش وخواهرشم بیرون تو ماشین منتظر بودن منم گفتم باشه دوس داشتم بعد از ۱۳ سال که خواهرم حامله شدم صدای قلب بچه رو بشنوم گوشیمم خاموش بود بگم که خونه مادرم هستم شوهرم دنبال مریضیه پدرشه .حالا من چندروزه اینجام یه زنگ نمیزنه بگه کجایی همش من زنگ میزنم ولی امروز از شانس بدم زنگ زده دیده خاموشم زنگ زده مادرم .منم الان برگشتم زنگ زدم بهش کلی فوشم داد گوشیرو روم قطع کرد جواب نمیده .میگه نیا خونه بگم که حسودیه خواهرم وشوهرش رو میکنه😔دلم داره میترکه