گاهی وقتا ما دعا میکنیم ولی باز کاره خودمونو میکنیم
میدونیم خدا چیزه دیگه میخوادا و دعامونم میکنیم ولی واگذار نمیکنیم به خدا و باز کاری که نباید بکنیمو انجام میدیم البته نمیگم ماجرای شما اینجوریه ها ولی درکل گاهی اوقات آدما زبونی دعا میکنن ولی تو عمل واگذار نمیکنن به خوده خدا و تهشم گله میکنن چرا مستجاب نمیشه دعام
میدونین اکثره انسانا شاید وقتی یه دعایی میکنن دو متر جلوترشونو میبیننو فکر میکنن اون دعا باید مستجاب شه که به آرامش برسن ولی خدا تا پایانه مسیره زندگیشونو میبینه و با خبره
یه مثال میزنم: شما یه فضای تاریکو در نظر بگیرین که یه چراغ قوه ی کم بُرد دارین و مسیرتونو تا ۵ متره جلوتون میبینین که پر از طلاست ولی یکی هست که هم حواسش بهتون هست و هم چراغ قوش به اصطلاح تا ۵۰ متر جلوترتون و تا پایان اون مسیرتونو میبینه و براش روشنه بعد از اون ۵ متر طلایی توی شیشمین متر که جلوی راهتونه پر از کفتارو حیوونای درندست بعده اونا ۱۰ متر اونورتر یه دره عمیقه و شما هی اصرار داری اون مسیرو ادامه بدی چون فقط اون ۵ متر طلارو میبینی و از ادامه راه خبری ندارین
به خدا بسمارنو صبر کنین به جانه تمام عزیزانم مطمئن باشین برای خدا سخت نیست راهه زندگیتونو هموار کنه امید داشته باشین بهش :)