خیلی سال من با خواهرم دوتایی زندگی میکردیم الان یه ماهه ازدواج کردم اومدم سر زندگی خودم خییییلییی دلم تنگش میشه با اینکه روزی دوبار بهش زنگ میزنم. زیاد دوست نداره بیاد شب بمونه خونه م بعضی وقتا میاد شب میره خونه خودش. شما چجوری کنار اومدین با دوری؟
اخه ی چقد سخت. چند سالتونه عزیزم
فقط خواستم بگم خوشبحالت که یه خواهر داری.کاش منم یکی داشتم باهاش درد ودل کنم
اخ منم خواهرم هنوز نرفته دارم غصشو میخورم
مجبوربودیم دگه قراربودعیدبیاد ببینمش بخاطرنی نی نیومد دلم تنگشه
خواهر ندارم ولی داداشم افطار اومد خیلی خوب بود🥲 عجله داشت رفت
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
