من عقد هستم یه شهر دیگه خونه خریدیم جهیزیم هم بردم چیدم میخواستیم عروسی بگیریم یکی فوت شد عروسیمون به تاخیر افتاد
شوهرم اون شهر سرکار هست منم باهاش میرفتم و میامدم
این دفعه که عید بود من باهاش نرفتم
خانواده جاریم و مامانش و خواهرش و برادرش رفتن خونه ما..
با برنامه ریزی رفتن ولی میگن یهویی رفتیم
منم قبلا گفته بودم تا عروسی نکنیم جهیزیم دوست ندارم کسی ببینه
شوهرمم صبح زود میره سرکار اینا تنها توی خونه ما..
مطمئنم شوهرم ک رفته سرکار اینا سر از همه چی در آوردن و همه جای خونه گشتن
روی تخت ما هم ک هنوز خودمون نخابیدیم رفتن خابیدن...
شما بودین چیکار میکردین؟
من خیلی ناراحت شدم ک خودم اونجا نبودم اینا رفتن بررسی وسایل و روی تختم خابیدن...