2777
2789
عنوان

واقعا نیاز به همفکری دارم …

329 بازدید | 23 پست

سلام دوستان 

من متولد هفتادم 

لااقل تو شناسنامه ام این طوریه

خیلی ساله ذهنم درگیر یه موضوعیه

نمیدونم بچه واقعی پدر مادرم هستم یا نه

تو خانوادمون سابقه فرزندخوندگی زیاد داریم 

دوتا دختر خاله هام یا دختر دختر دایی مادرم

من ازشون بزرگ‌ترم 

رفتار های مادرم تو این سی سال باعث شده شک کنم

منو شیر نداده 

میگه سه روز منو ندیده 

جالبه پدرم خاطره تعریف میکنه میگه وقتی بغلم بودی همسایه گفت عروسک بغل کردی!بعدا فهمیده من بچه شونم!درصورتی که اون همسایه صمیمی بودا و حتما باید میدونسته مادرم بارداره

عمه هام وقتی درمورد این موضوع سوال کردم سکوت کردن فقط

سی سال مادر و پدرم اطرافیان رو بهم ترجیح دادن مخصوصا مادرم!عنیشه محبت و گدایی کردم،،،همیشه بی محلی میکنه،خواهراشو بیشتر از من دوست داشته 

حتی میدونه و بهش ثابت شده که اونا آدم های خوبی نیستن اما اونا رو ترجیح میده بهم

یبار تو دعواها و سرکوفت های همیشگی پدرم،تو دوره نوجوانی و جوونی!یهو برگشت داد زد زهرا بیا اینجا 

آدم یخ بچه رو میاره از پرورشگاه بزرگ میکنه باید ممنون باشه یا نه..داد میزد …صداش تو گوشمه هنوز…مادرم با استرس بدو بدو اومد حلو دهنش و گرفت بردش بیرون

منو خواهرم پونزده سال اختلاف سنی داریم

قبل من مادرم باردار بوده،میگه جنسیتش پسر بوده!انداخته!ایان ۶۹ ازدواج کردن دوماه بعد باردار میشه  میگه چهار ماهش بودا!میشه اردی بهشت ۷۰!ازونور چند ماه طول میکشه تا باردار بشه!حاملگی خطرناک بوده براش،بیماری از گربه گرفته بوده!یه انگل!تا خوب شه زمان میبرده!!!و بعد من بهمن هفتاد بدنیا میام

با عقل جور در نمیاد…

تو این سی سال،آنقدر عذاب کشیدم که فق دوست دارم بدونم چرا

چرا اینهمه اذیتم کردن اخه

ازمایش دی ان ای باید بدی

بی نیازم از هر نگاهی جزخدا  ... 😊تنها تکیه گاه زندگیم خداست 💝که اگه روش رو ازم برگردونه با مخ خوردم زمین   تمام امیدم اینه که روزای سختم رو میبینه ،صدا زدنامو ،کمک خواستنامو میشنوه ،شکر کردنامو ،تلاشامو  و...خلاصه حواسش شش دونگ جمعمه 💪همیناس که منو از دستی که موقع غرق شدنم سمتم دراز میشه مطمئن می کنه 🌿.

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اون جمله بچه رو از پرورشگاه میاره رو نفهمیدم چی شد

پدرم تو یه دعوا برگشت گفت بیا اینجا…آدم یه بچه رو از پرورشگاه میاره باید از آدم ممنون باشه یا نه…منظورش این بود که بچه پرورشگاهی باید ممنونم باشه که آوردنش نه اینکه تو رو آدم در بیاد…ببین میشست میگفت کل این زندگی برای خواهرمه…زهرا هیچی نداره،هیچی مال زهرا نیست اینا یه گوشه ای خاطراتمه

بارداری مادرت واسه خواهرتو یادته؟ اختلاف سنی پدر و مادرت با خودت چقده؟ چرا برات مهمه این قضیه؟

بارداری خواهرمو یادمه 

اره 

خوشحال بودم از تولدش

البته بعدش همیشه منو میکوبیدن

یادمه ابجیم میخورد زمین منو دعوا میکردن


بارداری مادرت واسه خواهرتو یادته؟ اختلاف سنی پدر و مادرت با خودت چقده؟ چرا برات مهمه این قضیه؟

پدرم و مادرم شش سال اختلاف دارن با هم 

مادرم ۲۴سالشبوده ازدواج کرده

پدرم سی سال

سخته خیلی سخته یه ازدواج ناموفق هم داشتم  بدتر از همه هرروز به مرگ فکر میکنم

نکن دیوانه مرگ چرااااا.

آسمون ب زمین نیومده ک با کاروتحصیل خودتو سرگرم کن ب خدا توکل کن انشاءلله ی همسر خوبم برات پیدا میشه.

هیچ ارزش اینونداره ب خودت ضربه بزنی خانومی.

بعدشم امکان نداره پرورشگاه به ی زوج جوون ک ی ساله ازدواج کردن بچه بده باید چنسال بگذره بادلیل مشخص شه بچه دار نمیشن

من میتونم
نکن دیوانه مرگ چرااااا. آسمون ب زمین نیومده ک با کاروتحصیل خودتو سرگرم کن ب خدا توکل کن انشاءلله ی ...

بدبختی ازدواج ناموفق بدی داشتم 

بخاطر همون رفتار های خانواده و دخالت های اطرافیان!بدتربن راه ها جلو پام سبز شد

تجاوز تو دانشگاه و سن هجده سالگی

چقدر باج دادم

ترس وحشتناک از خانواده 

هیچوقت قبولم نداشتن همین شرایط باعث شد تن به ازدواج اشتباه بدم

چقدر تو دادگاه ها دوویدم 

وقتی نگاه میکنم به زندگیم دلم برای خودم میسوزه 

البته گذشته 

فکر میکردم دیگه مادرم برام ارزش قایله چون تو گیر و داد طلاقم فهمیدن ماجراهای گذشتمو

ولی یهو دیشب یه اتفاقاتی افتاد همه اون خاطرات بد برام تداعی شد

فهمیدم چیزی عوض نشده


نکن دیوانه مرگ چرااااا. آسمون ب زمین نیومده ک با کاروتحصیل خودتو سرگرم کن ب خدا توکل کن انشاءلله ی ...

مشکل همینه 

خاله ام که دو تا بچه از پرورشگاه آورده،شش سال قبل از مادرم ازدواج کرده !!!اون دنبال بچه بوده 

برای اکثر افراد هم اون پیدا میکنه

شک کردم 

شک که یا اون برای خودش آورده و بخاطر شرایط مادرم و از دست دادن بچه اش داده بهش 

یا پشیمون شده و رو دستشون موندم

اخه دقیقا درمورد یکی از بچه هامون همین شد

برای کس دیگه آوردن و نخواست 

دست خودشون موند


ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز