ما رفتیم بیرون وای یعنی من از ذوق و استرس داشتم میمردم
مامانش هم بود یعنی چشماشو لای سورمه کرده بوددد
دیگه نشستیم مادرش یه جوری به سر تا پای من نگاه میکرد انگار یه بدبخت دیده انگار ازم خوشش نیومده بود
ولی خودش واقعا توی عکس یکی دیگه بود و من وقتی دیدمش خیلی بهتر بود
همچنین اخلاقش
به نظرتون مامانش از من خوشش نیومده بود یا اخلاقاشون اینطوریه که ساکتن و زیاد حرف نمیزنن یا به طور کامل بخوام بگم سردن؟
بچها حس ششمی خوب معرفس کنید
نمیشناسمت اصلا
اکثر افراد تو اولین دیدار چون همدیگه رو نمیشناسن همو نگا میکنن ولی حرف نمیزنن. اکثرا
بعد طرف فک میکنه حتما تو قیافم چیزی هس زشتم؟از من بدش اومده؟
من خودم دقیقا اینطوری بودم
روز خاستگاریم
چون مرد زیاد بود جاریم و خواهر شوهرم اومدن تو اتاق نشستن منم تو اتاق بودم دگ
بعد جاریم با لبخند نگا میکرد ولی خواهر شوهرم. نمیگم ب بودا دلی خشک و ساکت بود
منم فک کردم از من بدش اومده حتی در مورد مادر شوهرمم‌اینطوری فکر میکردم.
ولی الان ک ۵ ماه از عقدمون میگذره
میبینم ک چ فکر بدی راجب بنده خدا ها میکردم
و اینا خیلیییییی پاکن خیلیاااا مادر شوهرم مث مامان خودم میمونه
از هیچکدوم بدی ندیدم خیلی خانواده خوبین
خواستم بگم آدما باهم فرق دارن هر کس ی جور شخصیتی داره
یکی شوخ یکی خشک ولی دلش پاک .....
واییی من خیلی پیگیرت بودم
از بعد آخرین تاپیکت هی اسمتو سرچ میکردن میدیدم تاپیک جدید نزدی..چی شد حالا
خودش خبر نداد؟
خانواده خودت در جریان بودن؟
نترسیدی😐
ببین عزیزم تو نمیدونی عراقیا به حجاب ادم کار دارن یا نه؟؟ مثلا اگر قسمتی از موهات بیرون باشه اشکال داره یا نه؟!🤔 ینی دختر محجبه میخوان؟؟
مامان بابات میدونن دخترشون با یه پسر عراقی پا شده رفته بیرون؟؟؟؟
عزیزم چیکار کردی آخرش
تهش چی شد عزیزم؟
