اول عیدی افسرده و بی انگیزه ام مسافرت که نمیریم ماشین نداریم بریم بیرون هوا بارونی نمیشه رفت بیرون قدم زد سرما خوردم بدجور گلو درد دارم لحظه سال تحویل به حالت مرگ افتاده بودم از مریضی مامانم رفته مسافرت مادرشوهرمینا رفتن شهرستان تنها و غریبم دلم گرفته با شوهرم حرفم شد داشتم صبحونه درست میکردم قهر کردم اومدم خوابیدم 🥺