سلام دوستان عیدتون مبارک باشه
من چند وقت پیش با پسری که میشناختمش و تو شهر خودمون بود آشنا شدم.اولا هیچ حسی بهش نداشتم ولی آونگ صادقانه دوستم داشت و همیشه اینو بهم میگفت.بعد یمدت رفت اسممو رو دستش تو کرد.من کم کم بهش علاقه پیدا کردم و بعد سه ماه بهش گفتم که منم دوسش دارم و …یمدت با هم بودیم و واقعا همو دوست داشتیم.همیشه واسه من هر کار میکرد و باور داشتم از هر کسی بیشتر عاشقه،خلاصه میگذشت و با هم خوب بودیم و همیشه میرفتم ببینمش از هر بهونه ای و برعکس
تا اینکه خانوادم که متنفرن ازین کارا متوجه رابطم شدن و یه وضعی بود و منم مجبور شدم برا اوضاع خانوادم مدتی کات کنیم
اول بهش گفتم قبول نکرد هر کار کردم و منم واقعا شرایطش رو نداشتم تا اینکه به فکرم زد سرد رفتار کنم و بعد رفتارام حتی دست به خودکشی زده بود ولی موفق نشده بود تا اینکه بیخیال شد.بعد من یه رفیق صمیمی داشتم که هر از گاهی که با رام مشکل پیدا میکردم دوستم باهامون حرف میزد و حلش میکرد درکی همه چیمو بهش میگفتم و ۱۲ سال دوست بودیم
میگذشت و من شب چهارشنبه سوری بهش پیام دادم که بگم مواظب خودش باشه اونم یکم حرف زد گفت بهم آسیب زدی و من واقعا ناراحت بودم و هر کار تونستم کردم که برگرده ولی برنگشت و حق داشت ولی باز بهم گفت دوستت دارم
فرداش رفتم پیش دوستم و همه چیو براش تعریف کردم و اونم همدردی کرد،بعدش با اجازش گوشیتو برداشتم که چشمم افتاد به پیویه یکی و بعد فهمیدم خودشه و اسمشم عاشقانه سیو بود
دوستم همه چیو بهم گفت
گفت از اول عاشق رام بوده بعد اینکه با من کات کرده پسره برا فراموش کردن من باهاش رل زده و …سه بار رفته بود پیشش و از لمس و بغل گرفته تا…
رفیق ۱۲ سالم و کسی که واقعا دوسش داشتم بهم خیانت کردن
و الان واقعا داغونم
بشینم ببینم با همن و درد بکشم؟
چون شبام و روزام داغونه
ببخشید طولانی شد ولی بازم درد من گفتنی نیست:)