إن شا الله آخرای بارداریمه. خیلی روحیم حساس و زود رنج شده و زود قاطی میکنم. حوصله رفت و آمد با هیچ کس ندارم چون واقعا سخته برام نشستن طولانی یا پذیرایی و رفت و آمد.
شوهرم میگه قاطی کردی کلا. تصمیم گرفتم به جز خونه مادر همسرم و مادر پدر خودم جایی نرم امسال.به فامیلای خودم گفتم امسال نیان خونمون چون نزدیک زایمانمه.
امیدوارم فامیلای همسرم هم نیان چون واقعا نمیتونم بشینم و پذیرایی کنم.
راهکاری دارید برای رسیدن به آرامش تو روزای نزدیک به زایمان؟
قرآن بخون 🙂 لباس راحت بپوش خودتو خسته نکن بشین با نی نیت صحبت کن 😍😍😍😍😍
منم مثل شمام عزیزم...خیلی حس های بدیه....زودرنجی و عصبی و بی حوصلگی و دلتنگی و همش باهم قاطیه
انشالله بسلامتی بغلش کنی 😍
البته این که عید های سالهای گذشته توسط چند نفر از اعضای خانواده همسرم کوفتمون شد و چیزی جز اعصاب خوردی و تنش نصیبمون نشد هم در احوالاتم بی تاثیر نیست.
کلا از عید متاهلی خاطره خوب ندارم به جز عید دوران عقدم که نسبتا خوب بود.
تنها موندن تنها راهه...
تازه بعد زایمان بدتر هم میشه.
شیر دادن، مای بی بی، زردی، دلدرد، ..... گشنگی خودت ،تشنگی...
انشالا به سلامتی دنیا بیاد تودلیت،گلم برو خونه مادرت بمون،که اگه کسی زنگ زد خواست بیاد بگی خونه مادرتی ماه آخرو ،بعضیا شعور ندارن سرشون میندازن پایین میان دیگه نمیگن زن حامله سختشه
قبل از اومدن زنگ نمیزنن ببینن خونه اید یا نه؟
اگه آره بگو نیستیم
عزیزم تنها نیستی تو این حال و روز... من هفت ماهمه و شاید 10 روز هم آرامش نداشتم
بی دلیل و با دلیل عصبی ام
