دقیقااااااااا شوهر منم همینه بعد واسه من چنان اخم و تخمه و قیافه میگیره که من چیزی بهش نگم ولی چندین بار بطور جدی برخورد کردم حالا تنها چکار میکنه دیگه خدا داند
من چون عصبی هستم شوهرمم می‌دونه خیلی حواسش هست،،،یه بار یه بگو بخند ساده کرد منم همونجا گفتم دهنتو ببند بیرون منتظر باش تا خرید کنم بیام
من اول عقدم رفتم مانتو پرو کنم شنیدم نامزدم به یکی میگه تو اینجا چیکار میکنی بدو برو با لحن تند بعد دختره فروشنده اومد تو پرو که مانتو رو ازم بگیره چنان با خشم به من نگاه میکرد اونجا فکر کردم توهم زدم ولی واقعا چنین چیزی بود💔🥲
مغازه بعدی یا هرجا ک فروشنده مرد بود جلو چشای شوهرت اما دورتر یکم، بگو بخند کن الکی صمیمی...
چیزی گف یچی تقریبا مشابه حرف خودش بگو بهش
میبردیش پای عابر بانک دونه دونه کارتارو میذاشتی تو دستگاه رمزارو اشتباه میزدی مجبورش میکردی از شدت خنده بیهوش بشه
ببینی بازم میخنده یا نه
شوهرمنم خيلي ميگه وميخنده چندباري روش آوردم گفت حساس نشو خودت اذيت ميشي منم گفتم ب درك هركاري ميخواي بكن
من واسم مهم نیست چون عادیه منم مرد باشه میخندیم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
30 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
