سلام
دیشب که چهارشنبه سوری بود نامزدم زنگ زد که امشب میای خونمون باهم جشن بگیریم منم وقتی پریود باشم شب خونه ی کسی نمیمونم و گفتم نه بدون اینکه ناراحتی یا دلخوری پیش بیاد گفت با دوستام برم بیرون گفتم برو عزیزم و مشکلی نداشتم
روزایی که نمیتونیم همدیگه رو ببینیم حداقل 2 ساعت باهم حرف میزنیم ولی دیروز کلا رب ساعت باهم صحبت کردیم بازم مشکلی نداشتم
از چند روز پیش قرار بود امروز عصر بریم خرید عیدی که قراره پدرم به عنوان عیدی اول به داماد بده
صبح زنگ زدم یادآوری کنم که گفت حالم خوب نیست شاید عصر نیام (راست میگفت حالش خوب نبود و منم درک کردم و مشکلی نداشتم)
تا اینکه عصر بعد از کار زنگ زد که بیا بریم گفتم اگر اذیتی که نریم گفت نه بریم فقط من شب نمیتونم. برگردم (من پایین شهرم ایشون بالاشهر و فاصلمون 1 ساعت راه هست) فکر کردم منظورش اینه که شب بمونه گفتم برنگرد عشقم اشکال نداره
خلاصه اومد دنبالم کاملا خوش رو و شاد بودیم جفتمون تا اینکه وسط راه گفت راستی کو امانتی ها(چنتا امانتی دستم بود که باید امشب فوری میبردشون) گفتم خونس دیگه صبح که خواسی بری میزارم تو ماشین ببر
گفت مگ من نگفتم بر نمیگردم خیلی اذیتم بخوام 1 ساعت رانندگی کنم بیام پایین دوباره 1 ساعت رانندگی کنم برم بالا مگ قرار نشد بریم بالا گفتم من فکر کردم میخوای شب خونه ما بمونی نه که من بیام اونجا
گفت حالا چیکار کنیم گفتم هیچی یا میای میمونی یا منو میزاری خونه برمیگردی گفت نه من حتما شب باید برم خونه مامانم تنهاست گفتم اوکی منو بزار خونمون (پریود باشم نمیمونم جایی)
خلاصه اخمشو کرد تو هم و خریداشو توی رب ساعت انجام داد و بدترین چیزارو انتخاب کرد
وقتی میخواسیم سوار ماشین بشیم زنگ مامانم زدم که ما داریم میایم شام بزار چون از صبح که سرکار بود تا ساعت 7 شب چیزی نخورده بود، گفت نه من نمیام برای شام و زنگ بزن بگو درست نکنن منم زنگ زدم گفتم درست نکن نمیاد
من کل مسیر رو اخم کردم و حرف نمیزدم و بعد از کلی چته و حرف بزن و اینا گفتم چرا لج میکنی اون از خریدت اینم از غذا خوردنت اونم در جوابم گفت تو میدونی مسیر زیاده منم از صبح سرکار بودم و حالمم خوب نبود با این حال نیومدی خونه ما که من هی نخوام تو مسیر برم و بیام، پریودی مگ چیه که اینجوری میکنی وقتی پریودیی چرخ یه مملکت باید خاموش شه که تو پریودی؟ (من وقتی پریودم نه عصبی هسم نه غر غرو آروم آرومم فقط برعکس همیشه که شیطنت دارم) منم فقط یه پوزخند زدم بعد برگشت گفت عزیزم درکت میکنم که پریودی و اذیتی و فلان دیگه هیچی نگفت و بعدش گفت پوزخندی که زدی انگار تیکه انداختی بهش برخورد منم بقیه مسیر چیزی نگفتم و اخم کردم اونم منو رسوند و امانتی ها رو که باید میبرد رو هم لج کرد نبرد
الان بنظرتون مقصر منم؟ اگر اره که برم معذرت خواهی کنم اگر نه چیکار کنم چون نامزدم اهل ناز کشیدن و عدرخداهی نیس