چون اون موقعه فرق داشت خودت هم داری میگی اون زمان
الان دیگه فرق کرده مطمئن باش چون دوست داره و اهمیت میده بهت برای همین میخره به نظرم این خیالات رو ول کن ایکنه چرا قبلا اینجوری بوده الان فرق کرده آدما طرز فکر ها همیشه عوض میشه
نه اصلا خیلی هم عالیه ولی من میگم چرا از خودم نظر نمیگیری؟ میخره میاره خونه، چند روز پیشم دو تا کتونی خریده بود مثل هم هم واسه خودش هم من ، من منظورم اینه شاید من دلم یه مدل مانتو دیگه بخاد یه کفش دیگه بخاد یه شلوار دیگه بخاد خوب چرا میری اونچیزی که خودت دوست داری میخری حتی یه کیف پول ، برای خودش رفته بود چرم خریده بود برای منم‌مثل مال خودش فقط یه رنگ دیگه. منظورم اینه پس حق انتخاب من چی شد؟
شابد اون زمان تفکرش بر این اساس بود ک این مدل تیپ بیرون ممکنه اتفاقی بیوفته یا هر چیزی الان دیده خانمای همکارش خوب هستن و با این تیپ هم بیرون مشکلی پیش نمیاد نظرش عوض شده ولی خوب اکثر مردا حرف و تفکر زنشونو قبول ندارن مرغ همسایه غازه تا یه چیز میگن حرف اونو میگیرن
یهویی نه ها کم کم حرفایه قلمبه سلنبه هم بزنید
احساس میکنم زیادی سکوت کردم و حق نظر و انتخاب و توی همه چیز و خودم انداختم گردن همسرم و الان دیگه انگار عادت شده که همه چیز نظر اون باشه، ما حتی رستورانم میریم همسرم سفارش میده نمیدونم چرا اون موقع مثلا من نمیگم من دلم برگر میخاست چرا سوخاری سفارش دادی..
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
