خانوما الان دو روزه اخر شب نصف شبا تکرر ادرار شدیدی میگیرم به طوری ک دیشب تا ب سرویس رسیدم و بلند شدم بعدش خون دیدم سریع قرص خوردم قطع شد..تا امروز همه چی عادی بود..تا الان دوباره همون حس فشاربه ادرار اومده سراغم....دیگه دفعه چهارم دیدم خون اومد....در کنارش یه لخته کوچولواندازه عدس ازم اومد ....و الان ک چک میکنم باز قهوه ای شده یعنی مشکل پیش اومده واسم 😭😭😭
خدایا گفتی تکیه کن برمن و توکل کن و طبق خاسته من عمل کن و نتیجه را بر من بسپار......الان جایی هستم که خودت گفتی هر وقت بنده من گره ای مشکلی تو کارت افتاد و نگاهت به سمته کسیه که کار تورو اون راه بندازه گفتی به عزت و جلالم قسم که حاجتتو نمیدم 😢الان من از همه نا امیدم و نگاهم به رحمته تویه ای ارحم و الراحمین بعداونهمه سختی و سقط بالاخره منو خدابا یه تودلی که هیچی نمیدونستم ازش غافلگیرم کردی سونو گفت شش هفته با ضربان قلب طبیعی...اما الان این خونریزی پشت جفت چیبود که یهو اومد و عیدم رو با اشک شروع میکنم...رشدش گیر کرده قلبش میزنه هر پنج ثانیه....بخاطر خونریزی پشت جفت نمیتونه خون درست بگیره...خدایا امیدم به تویه دکترم تمام داروهام قطع کردیعنی منتظر سقط باشم...اما بااین حال هنوز علایمم سرجاشه چکنم 😭😭😭خدا میدونم اگه توبخای هیچ کسی نمیتونه توش دستی بلند کنه میدونی که چقدر قلبم شکسته از خودت خاستم به خودتم میسپارمش 😭فقط موندم اگه میخاستی بگیریش چرا انقدر غافلگیرم کردی و بی خبر آوردی تودلم اونم با قلب سالم 😭😭قربونت برم خدا بازم شکایت نمیکنم به خودت میسپارمش پاره تنم رو 💕
وقتی سقط مکرر داشتی باید دکترت رو عوض کنی مشخصه تشخیص نداده علتش چیه یا اینکه درمانش رو بلد ن ...
اخه مشکل اینجاست مشکل سقط ما نرسیدن به قلب بود...شوهرم عمل شد بعدشم گفتن مشکل از خانومه..کلا بخاطر سقط تو امضام پریودم بهم ریخت...و مشکوک ب یایسگی زودرس شدم...یکسال اقدام کردم...شش ماه پیش آزمایش قبل عمل شوهرم عالی بود..نمیدونم چطوری...ولی گفت مشکل از شمانبوده...منم پنج ماه ناامید بودم اقدام داشتم ولی خبرنورد.. تاکه بعد شش ماه از عمل شوهرم...یعنی برام دیگ مهم نبود...گفتم ما که ب قلب نمیرسه...منم ک بخاطر یایسگی دیگه تخمک ندارم...گفتم اگه بجه هم بیاد باز مثل قبلی ها سقط خونریزی....اینبار عقب افتاده بودم یانه نمیدونم تاریخ پری نمیدونستم هیچی نمیدونستم رفتم دکتر گفت تست پاپ اسمیربده...تا دادم سه روز لک افتادم دیدم خون ریزی میخاد بشم گفتم تست بزنم درجا مثبت شد...رفتم دکتر سریع بهم دارو ضد سقط داد..ولی ب هوای بازم سقطشه داروهامو برا ده روز گرفتیم ..بعد رفتیم..سونو هم رفتم در کمال ناباوری گفت بچه سالمه قلبش هم میزنه.. از اونجا نگران شدیم و امیدوار با تپیدن قلب...دارو و هی دکتر....نمیدونم دیگه رفتمپیش همون دکترم جواب پاپ اسمیر هم الان اومد...التهاب شدید گفت نمیشه ب جوابش اعتماد داشت چون بارداربودی...لکه بینی هم بخاطر همون نمونه برداری از دهانه رحم شد...باقیشم که باز آمپول بد زدن...که رفتم سونو گفت حالش خوبه...اصلا نگرانم سراین دکتر خوب هم سه چهار روز۶ هرجا میرم ده روز بعد نوبت..یا نیستن...یا که نوبت نمیدن...الان سه روزه دارم برا ی دکتر تلاش میکنم...دعاکنید دیگ فردا بشه...نشه میرم در مطبش گریه زاری
خدایا گفتی تکیه کن برمن و توکل کن و طبق خاسته من عمل کن و نتیجه را بر من بسپار......الان جایی هستم که خودت گفتی هر وقت بنده من گره ای مشکلی تو کارت افتاد و نگاهت به سمته کسیه که کار تورو اون راه بندازه گفتی به عزت و جلالم قسم که حاجتتو نمیدم 😢الان من از همه نا امیدم و نگاهم به رحمته تویه ای ارحم و الراحمین بعداونهمه سختی و سقط بالاخره منو خدابا یه تودلی که هیچی نمیدونستم ازش غافلگیرم کردی سونو گفت شش هفته با ضربان قلب طبیعی...اما الان این خونریزی پشت جفت چیبود که یهو اومد و عیدم رو با اشک شروع میکنم...رشدش گیر کرده قلبش میزنه هر پنج ثانیه....بخاطر خونریزی پشت جفت نمیتونه خون درست بگیره...خدایا امیدم به تویه دکترم تمام داروهام قطع کردیعنی منتظر سقط باشم...اما بااین حال هنوز علایمم سرجاشه چکنم 😭😭😭خدا میدونم اگه توبخای هیچ کسی نمیتونه توش دستی بلند کنه میدونی که چقدر قلبم شکسته از خودت خاستم به خودتم میسپارمش 😭فقط موندم اگه میخاستی بگیریش چرا انقدر غافلگیرم کردی و بی خبر آوردی تودلم اونم با قلب سالم 😭😭قربونت برم خدا بازم شکایت نمیکنم به خودت میسپارمش پاره تنم رو 💕
الان دوباره رفتم سرویس کامل قطع شده انگار هیچی از اول نیومده لکه ام هم کمرنگ به کاهی میزنه قطع شده ک ...
خداروشکر عزیزم چیزی نیس بابا الوی با این چیزا به خودت استرس نده ضرر داره برات
تا یه لباس رنگی نپوشی نمیفهمی که مشکی زیادم بهت نمیاد! تا کارما زنگ خونَتو نزنه به خودت نمیای! تا قلبت نشکنه مغزت کار نمیکنه! تا عاشق شکلات نباشی نمیفهمی که رژیم سخته! تا از دستت نره ارزشش رو نمیفهمی! تا دوستاتو نشناسی دو دستی به خانوادت نمیچسبی! ما آدمای نرسیدن یا نفهمیدن و درک نکردن نیستیم! فقط مشکل اینه که دیر به خودمون میایم. مهم نیست چند سالته؛ اگه اینارو درک کردی تو این زندِگیو بُردی.
سلام عزیزم خون که دیگه نیومد کاملا انگار از اول نبوده گفتملابد مرده تورحمم...صبح گشنه نبودم...ولی صبحانه خوردم دوباره یک ساعت بعدش ضعف کردم گفته بودم کله پاچه بزاره شوهرم ببینم میتونم بخورم یانه....نتونستم آخرش گریه افتادم...حالا از بس دلم شور خورد زیر دلمسوز گرفته....دکتری که گفتم نتونستم وقت بگیرم..کار خدا دکتر خانوادگی خود همسرم امروز از مسافرت برگشته گفت بعدظهر ساعت چهار بیا مطبم گفت استراحت کن مشکل خاصی نیست همه داروها و سونو ازمایشاتتم بیار ...دیگه منتظرم ساعت چهار بشه بریم خبرشو میام میدم
خدایا گفتی تکیه کن برمن و توکل کن و طبق خاسته من عمل کن و نتیجه را بر من بسپار......الان جایی هستم که خودت گفتی هر وقت بنده من گره ای مشکلی تو کارت افتاد و نگاهت به سمته کسیه که کار تورو اون راه بندازه گفتی به عزت و جلالم قسم که حاجتتو نمیدم 😢الان من از همه نا امیدم و نگاهم به رحمته تویه ای ارحم و الراحمین بعداونهمه سختی و سقط بالاخره منو خدابا یه تودلی که هیچی نمیدونستم ازش غافلگیرم کردی سونو گفت شش هفته با ضربان قلب طبیعی...اما الان این خونریزی پشت جفت چیبود که یهو اومد و عیدم رو با اشک شروع میکنم...رشدش گیر کرده قلبش میزنه هر پنج ثانیه....بخاطر خونریزی پشت جفت نمیتونه خون درست بگیره...خدایا امیدم به تویه دکترم تمام داروهام قطع کردیعنی منتظر سقط باشم...اما بااین حال هنوز علایمم سرجاشه چکنم 😭😭😭خدا میدونم اگه توبخای هیچ کسی نمیتونه توش دستی بلند کنه میدونی که چقدر قلبم شکسته از خودت خاستم به خودتم میسپارمش 😭فقط موندم اگه میخاستی بگیریش چرا انقدر غافلگیرم کردی و بی خبر آوردی تودلم اونم با قلب سالم 😭😭قربونت برم خدا بازم شکایت نمیکنم به خودت میسپارمش پاره تنم رو 💕
سلام خاله گل شما مواظب تو دلی نازت باش تو دلی من ایست. قلبی کرده البته ازون هفته رشد هم کرد ده میلیمتر اما رشدش اول ضعیف شده چند روز مقاومت کرده اما در آخر تسلیم شده ایست قلبی کرده البته این سونو گرافی همون هست ک تعریفش میکردم...اگه ازاول پیش این میفرستم هموراژیک رو میدیده و استراحت میداده بهم...الان دکتر گفت عفونت شدید و خونریزی پشت جفت نمیخام ناراحتت کنم گلم گفتم یهویی میای چک میکنی باز استرس بدتر میگیره....ولی گفت محل خونریزی دقیق محل اتصالش بوده...براهمین نتونسته مقاومت کنه وگرنه اکثر اینا بی خطر هستن من چون سقط داشتم اینطوریم
خدایا گفتی تکیه کن برمن و توکل کن و طبق خاسته من عمل کن و نتیجه را بر من بسپار......الان جایی هستم که خودت گفتی هر وقت بنده من گره ای مشکلی تو کارت افتاد و نگاهت به سمته کسیه که کار تورو اون راه بندازه گفتی به عزت و جلالم قسم که حاجتتو نمیدم 😢الان من از همه نا امیدم و نگاهم به رحمته تویه ای ارحم و الراحمین بعداونهمه سختی و سقط بالاخره منو خدابا یه تودلی که هیچی نمیدونستم ازش غافلگیرم کردی سونو گفت شش هفته با ضربان قلب طبیعی...اما الان این خونریزی پشت جفت چیبود که یهو اومد و عیدم رو با اشک شروع میکنم...رشدش گیر کرده قلبش میزنه هر پنج ثانیه....بخاطر خونریزی پشت جفت نمیتونه خون درست بگیره...خدایا امیدم به تویه دکترم تمام داروهام قطع کردیعنی منتظر سقط باشم...اما بااین حال هنوز علایمم سرجاشه چکنم 😭😭😭خدا میدونم اگه توبخای هیچ کسی نمیتونه توش دستی بلند کنه میدونی که چقدر قلبم شکسته از خودت خاستم به خودتم میسپارمش 😭فقط موندم اگه میخاستی بگیریش چرا انقدر غافلگیرم کردی و بی خبر آوردی تودلم اونم با قلب سالم 😭😭قربونت برم خدا بازم شکایت نمیکنم به خودت میسپارمش پاره تنم رو 💕
سلام خاله گل شما مواظب تو دلی نازت باش تو دلی من ایست. قلبی کرده البته ازون هفته رشد هم کرد ده میلیم ...
الهی عزیزم خیلی ناراحت شدم خدا بهت صبر بده می دونم شرایطت الان خیلی سخته ولی تو رو خدا غصه نخور به خودت استراحت بده انشالله حتما عید یه مسافرت برو اگه مصلحت نباشه و خدا نخواد ما کاری نمی تونیم بکنیم چ می شه کرد زندگی اینجوریه دیگه خدایی که درد داده درمونم داده شک نکن فقط باید منتظر بمونی وقتش که برسه یه نفر و واسطه می کنه تو رو به خواسته دلت می رسونه من خودم مرکز ناباروری صارم ابن سینا مام که بهترین ها هستن و رفتم ولی نشد اما آخرش یه دکتر طب سنتی تو شهرستان خودمون و خدا واسطه قرار داد باردار شدم خداروشکر، واسه تو هم هنوز وقتش نشده با خدا نمی شه جنگید من چند وقتی بود خیلی از خدا دلخور بودم از دستش ناراحت بودم و قهر کرده بودم ولی باورت نمی شه دوهفته قبل بی بی چک یه مهری تو دلم افتاد دوباره به خدا ایمان آوردم دلم و بهش گرم کردم از ته دل گفتم خدایا من بچه نمی خوام اگه تو نخوای ولی دستم و بگیر دستم محکم بگیر ول نکن اگه تو نباشی پشتم نباشی باز پریود بشم نابود می شم می دونم که از بین می رم ولی اگه تو باهم باشی سخت ترین مشکلاتم تحمل می کنم به خودش توکل کردم تو هم ایمانت و از دست نده امید داشته باش قوی باش حل می شه درست می شه من بهت قول می دم
الهی عزیزم خیلی ناراحت شدم خدا بهت صبر بده می دونم شرایطت الان خیلی سخته ولی تو رو خدا غصه نخور به خ ...
قرار بود دیگه این عید آخر مون با همسرم باشه ولی عجیب یهویی این اومد...اونم باقلب سالم...موندم اگه میخاست بیاد و بره چرا اومد...من هیچوقت ازخدا گله نکردم که چرا سقط شدن....چون میدونستم قلب نداشتن...اما اینو نمیتونم خودمو آروم کنم...نمیتونم ضعف های الانم رو آروم کنم...نمیتونم علائمش رو آروم کنم...دیدم از بعد اون سونو و آمپول لعنتی این خودشو سفت میکنه راست نافم درد میکنه...گشنگی م چندین برابرشده ولی نفهمیدم چون داشته بامرگ دست و پنجه نرم میکرده از من غذای دوبرابرمیخاسته...هنوزم حالات بارداری هست ولی ضعیف تر اونجا دوساعتی...الان چهار ساعتی...تا شش ساعتی حالت تهوع رو دارم...میدونم وقتی ایست کنه قلبش اینا دلخوشی هست...ولی در جواب این سوالم که چرا انقدر زودخیلی ها دارن دختر عمم ازش خون میومد با لخته های بزرگ..بچش قلبش هربارمیزد...بچه من درهمین حد بود فقط؟شوهرم اورد خونه مامانم گذاشت گفت بچه میخام باتونمیشه....هرچندنمیدونی دیشب چطور به لرزه افتاده بود و اشک میریخت....هنوز ب مادرشوهرم نگفتم
خدایا گفتی تکیه کن برمن و توکل کن و طبق خاسته من عمل کن و نتیجه را بر من بسپار......الان جایی هستم که خودت گفتی هر وقت بنده من گره ای مشکلی تو کارت افتاد و نگاهت به سمته کسیه که کار تورو اون راه بندازه گفتی به عزت و جلالم قسم که حاجتتو نمیدم 😢الان من از همه نا امیدم و نگاهم به رحمته تویه ای ارحم و الراحمین بعداونهمه سختی و سقط بالاخره منو خدابا یه تودلی که هیچی نمیدونستم ازش غافلگیرم کردی سونو گفت شش هفته با ضربان قلب طبیعی...اما الان این خونریزی پشت جفت چیبود که یهو اومد و عیدم رو با اشک شروع میکنم...رشدش گیر کرده قلبش میزنه هر پنج ثانیه....بخاطر خونریزی پشت جفت نمیتونه خون درست بگیره...خدایا امیدم به تویه دکترم تمام داروهام قطع کردیعنی منتظر سقط باشم...اما بااین حال هنوز علایمم سرجاشه چکنم 😭😭😭خدا میدونم اگه توبخای هیچ کسی نمیتونه توش دستی بلند کنه میدونی که چقدر قلبم شکسته از خودت خاستم به خودتم میسپارمش 😭فقط موندم اگه میخاستی بگیریش چرا انقدر غافلگیرم کردی و بی خبر آوردی تودلم اونم با قلب سالم 😭😭قربونت برم خدا بازم شکایت نمیکنم به خودت میسپارمش پاره تنم رو 💕
قرار بود دیگه این عید آخر مون با همسرم باشه ولی عجیب یهویی این اومد...اونم باقلب سالم...موندم اگ ...
یا ابوالفضل الهی بمیرم برات دلم برات خون شد باورت نمی شه به شوهرم فقط یه کلمه گفتم بچه دوستم ایست قلبی کرد آنقدر ناراحت شد با اینکه مرد احساساتش و بروز نمی ده ولی از ناراحتی ناهار نخورد چون خودمونم بلاتکلیفیم می دونیم بودنش چقدر شیرین نبودنش چقدر سخت دیگه خدا بداد دل تو برسه عزیزم گریه هات و بکن عزاداری هات و بکن ولی بعد دیگه سرپا شو دوباره زندگی ادامه داره حتی بدون بچه حتی بدون شوهر خدارو چ دیدی شاید چند سال دیگه به یه جاهای خوب برسی آنقدر پیشرفت کنی که حال الانت بنظر بیاد مثل یه خواب بوده
همیشه در نظر بگیر آدم هایی هستن که شرایطشون بدتره دوست خود من بچه دوسالش سرطان گرفت تو بغل خودش جون داد اما واقعا ایمانش قویه روحیش عالیه درست هیچ وقت مثل قبل نمی شه هیچ وقت فراموش نمی کنه اما گذشت زمان همه چیز و بهتر می کنه
یا ابوالفضل الهی بمیرم برات دلم برات خون شد باورت نمی شه به شوهرم فقط یه کلمه گفتم بچه دوستم ایست قل ...
تو۳۳ سالگی ک میرم ۳۴ دیگه رفته بودم مطب خانومه ۳۹ سالش بود میگفت پسرام رو دامادکردم دوقلو بودن....الان عروسی ایناس اینو تا پنج ماه بهم گفتن یائسه هستی....بعدش تکونش فهمیدم...عجیبه منپیرشدم...لطفا تواسترس برات بده من به یک شب شک دارم یک شب شوهرم یهویی جلومظاهرشد تودلم یه چیزی زیر دلم گفت پق صدا نداشت ولی فهمیدم حس کردم...ازونجا هی میگفتم گشنم کمتر میشه...درکل ربطی ب اونمنداره اما تو نباید نگران باشی من سقط مکررم براهمین آنقدر زود رفته و خونریزی پشت جفتمم دقیق از جای محل اتصال خود بچه هس براهمین ایست کرده اگه درجاهای دیگه میبود مشکلی پیش نمیومد...باید پاهامو بالا نگهمیداشتم که خون کافی برسه بهش....نمیدونستم که...درکل قسمت منم همینه از دیشب گریه میکنم پشتش ضعف میرم میدونم فایده نداره...ولی دست خودم نیس
خدایا گفتی تکیه کن برمن و توکل کن و طبق خاسته من عمل کن و نتیجه را بر من بسپار......الان جایی هستم که خودت گفتی هر وقت بنده من گره ای مشکلی تو کارت افتاد و نگاهت به سمته کسیه که کار تورو اون راه بندازه گفتی به عزت و جلالم قسم که حاجتتو نمیدم 😢الان من از همه نا امیدم و نگاهم به رحمته تویه ای ارحم و الراحمین بعداونهمه سختی و سقط بالاخره منو خدابا یه تودلی که هیچی نمیدونستم ازش غافلگیرم کردی سونو گفت شش هفته با ضربان قلب طبیعی...اما الان این خونریزی پشت جفت چیبود که یهو اومد و عیدم رو با اشک شروع میکنم...رشدش گیر کرده قلبش میزنه هر پنج ثانیه....بخاطر خونریزی پشت جفت نمیتونه خون درست بگیره...خدایا امیدم به تویه دکترم تمام داروهام قطع کردیعنی منتظر سقط باشم...اما بااین حال هنوز علایمم سرجاشه چکنم 😭😭😭خدا میدونم اگه توبخای هیچ کسی نمیتونه توش دستی بلند کنه میدونی که چقدر قلبم شکسته از خودت خاستم به خودتم میسپارمش 😭فقط موندم اگه میخاستی بگیریش چرا انقدر غافلگیرم کردی و بی خبر آوردی تودلم اونم با قلب سالم 😭😭قربونت برم خدا بازم شکایت نمیکنم به خودت میسپارمش پاره تنم رو 💕
تو تاپیک های منم نگاه کنی همین چند وقت پیش با شوهرم دعوام شد تمام وسایل و جمع کردم رفتم خونه بابام گفتم من ۶ ساله عروسی کردم تاحالا بچه دار نشدم هیچ کس از آینده خبر نداره شاید هیچ وقت دیگه هم بچه دار نشم هیچ کس هم نمی تونه به شوهرم بگه بیخیال بچه بشو بالاخره یه روز صبرش تموم می شه من بهش اجازه دادم هر وقت خواست بره دنبال زندگیش منم برم دنبال زندگی خودم اون روز اصلا و ابدا چنین روزی و به خواب هم نمی دیدم که آشتی کنیم و باردار بشم اما بعد از یه مدت کوتاه که واقعا نامید شدم احساس کردم هیچ وقت به خواسته دلم نمی رسم خدا ورق و برگردوند همه چی از این رو به اون رو خداروشکر انشالله واسه تو هم آنچنان خیر و برکتی بیاد تو زندگیت که الان حتی خوابش هم نمی بینی
تو۳۳ سالگی ک میرم ۳۴ دیگه رفته بودم مطب خانومه ۳۹ سالش بود میگفت پسرام رو دامادکردم دوقلو بودن... ...
بعضی از دکترا که مسخرن به من ۲۳ سالگی گفتن ذخیره تخمدانت پایین میکرو هم کردم با اون همه دارو فقط دوتا تخمک از گرفتن یعنی فاجعه تو سن من اون روز خانومی بود که ۲۲ تا تخمک داشت یکیشون از بقیه کمتر بود ۱۵ تا تخمک همه شون سنشون از من بالاتر بود دیگه دکتر گفته بود دفعه بعد هم همین وضع باید تخمک اهدایی بگیری ولی من به حرفش گوش ندادم اصلاح سبک زندگی کردم رفتم طب سنتی نتیجه گرفتم تو هم هر چی دکترا می گن و قبول نکن
شوهرت اگه لیاقتت و داشته باشه برمی گرده ازت عذر خواهی می کنه والا بزار بره کسی که عیب خودش و نبینه تو سختی ها نتونه تحمل کنه همون بهتر که بره علت سقط فقط تو نیستی که همون واریکوسل گرید ۳ هم خیلی تاثیر داره
بعضی از دکترا که مسخرن به من ۲۳ سالگی گفتن ذخیره تخمدانت پایین میکرو هم کردم با اون همه دارو فقط دوت ...
نمیدونم دیگه چی درسته چی اشتباه فقط جواب اونهمه ذوق مادر شوهرم رو چی بدم...تا وقت رفتن شکمم رو نازمیکرد با بچم حرف میزد شوهرم تمام لرزشش براهمون مادر بود قند و فشاردادن موندم چطور باید بگیم شوهرم ک خونه مادرم گذاشته بخاطر دوشب دیگه مراسم دارن گفته میام دنبالت ولی بازدوباره میارمت خونه مامانت فقط بیا تکلیف مادر مریض منو مشخص کن ماها نمیتونیم بگیم اون امیدداره😖
خدایا گفتی تکیه کن برمن و توکل کن و طبق خاسته من عمل کن و نتیجه را بر من بسپار......الان جایی هستم که خودت گفتی هر وقت بنده من گره ای مشکلی تو کارت افتاد و نگاهت به سمته کسیه که کار تورو اون راه بندازه گفتی به عزت و جلالم قسم که حاجتتو نمیدم 😢الان من از همه نا امیدم و نگاهم به رحمته تویه ای ارحم و الراحمین بعداونهمه سختی و سقط بالاخره منو خدابا یه تودلی که هیچی نمیدونستم ازش غافلگیرم کردی سونو گفت شش هفته با ضربان قلب طبیعی...اما الان این خونریزی پشت جفت چیبود که یهو اومد و عیدم رو با اشک شروع میکنم...رشدش گیر کرده قلبش میزنه هر پنج ثانیه....بخاطر خونریزی پشت جفت نمیتونه خون درست بگیره...خدایا امیدم به تویه دکترم تمام داروهام قطع کردیعنی منتظر سقط باشم...اما بااین حال هنوز علایمم سرجاشه چکنم 😭😭😭خدا میدونم اگه توبخای هیچ کسی نمیتونه توش دستی بلند کنه میدونی که چقدر قلبم شکسته از خودت خاستم به خودتم میسپارمش 😭فقط موندم اگه میخاستی بگیریش چرا انقدر غافلگیرم کردی و بی خبر آوردی تودلم اونم با قلب سالم 😭😭قربونت برم خدا بازم شکایت نمیکنم به خودت میسپارمش پاره تنم رو 💕