دلم برای عشقم که ۶ساله باهاش بودم میره ولی نمیخام برگردم بهش خیلی گریه میکنه و داره عذاب میکشه گناه
سلام من با عشقم که۶ سال باهم بودیم تموم کردم سر اینکه تهمت زد بهم که من شب تا صب میرم…. بی احترامی توهین و ۴ بارم تاحالا کتکم زده ،من چند سال توخونه خودمو حبس کردم حتی سوپر مارکتم بدون اون نرفتم،هر ۷ الی ۱۰ دقیقه ام بهش ویدیو دادم که مطمن شه خونه ام،خیلی مواظبم بود خیلی هم دوست داشتن خودشو ثابت کرد همه چی فراهم میکرد برام،ولی چند بار تهمت بد زد،فوش میداد بهم به خانوادم ،ولی من دوسش داشتم با تموم بدی هام،چند روز پیش بهم تهمت زد و چند روز قهر کرد من جرقه ای تو ذهنم خورد گفتم اگه عقدش بودم همچین کارایی میکرد چی بیچاره میشدم،همیشه ام میگفت۱۴سکه مهرت،در کل پسر خوش قلبیه برای کسی بد نمیخواد خرج زندگی میده از نظر مادی به زن میرسه،کمک میکنه به نیازمندا،ولی خصوصیات بدش بد دل و شکاک،تهمت بی جا ،بی احترامی،بجاطر همین باهاش تموم کردم اما اون خیلی گریه میکنه بی تابی میکنه، همش التماس میکنه میگه یه فرصت بده ،میگه جبران میکنم به ارواح خاک بابام تکرار نمیکنم ، میگه۶ سال باهم بودیم حیفه ، میگه نصف خونمم میزنم پشت قباله ازدواج که تضمین بشه،من گفتم ۱۱۴ سکه باید مهرم باشه اگه اوکی بودید باشه غیر این صورت نه ،خیلی حالش بده همش گریه میکنه دلم داره میسوزه براش میترسم بیشتر از این رابطم باهاش ادامه بدم،۶سال از بهترین تایم عمرمو خونه بودم خودشم اهل تفریح نیست فقط این چندسال ما تو خونه بودیم دوبار رفتیم لب رود،اکثرا تو ماشین غذا کرفته خوردیم،این اخلاقم داره کسی نگاه کنه تو ماشینو باهاش دعوا میکنه ، من چشمم هیچ بدی اونو نمیدید اما اون چند روز که قهر بودیم جرفه خورد تو مغزم بدی هاش اومد به چشمم داشتم سرد میشدم،تا شروع کرد به التماس کردن و کریه کردن ویدیو میداد ،میگم نکنه کسی به قدر ایشون پیدا نشه منو دوست بداره،خودمم دوسش دارم اما عقلم اومده وسط،نمیخوام ضعیف سم ببخشمش چیکار کنم؟؟؟؟؟
