دوسال همه جوره به پاش موندم و دیوانه وار دوسش داشتم و اونم خیلی دوسم داشت ولی آنقدر سرد و گرم میکرد و یه روز میگفت میخوامت یه روز میگفت نمیخوامت که خسته شده بودم ولی آخرین بار خیلی جدی ازم خواستگاری کرد ولی من سر ناپختگی و از رو لج هی باهاش بحث میکردم که دیگه اونم گفت نمیخوامت و رفت😭😭 هی عذاب وجدان دارم هی میگم چرا آخرا که دیگه همه چی داشت درست میشد من اینکارا رو کردم و عذاب وجدان دارم
سه ماه پیش رابطمون کات شد و الان داره با یکی دیگه عقد میکنه دارم دیوونه میشم خدااا دلم براش یه ذره شده😭