2777
2789
عنوان

داغدارم مادر شوهرم انتظار داره برم خونه ش مهمونی

| مشاهده متن کامل بحث + 748 بازدید | 38 پست

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

آره عریزم حق با ایشونه ناراحت نباش برای این میگه کم کم روحیه و حالت بهتر شه و برگردی به زندگی طبیعی، منم بابام فوت شده اوایلش اصلا دوست نداشتم کسیو ببینم و با اون کارا ضربه بزرگتری به خودم زدم، اینو بپذیر باباهای من و تو رفتن مسافرتی که برگشت نداره و ماهم قراره یه روز بریم پیششون، اونا فقط یکم زودتر رفتن،،، بزاش دعا خیر کن و خودت به خودت آرامش بده اگر کنار نیای دچار بدترین بیماری های روحی میشی خدای نکرده، پس بفکر جونت باش که سالم بمونی 

من که به این قشنگیم با پر و بال رنگیم یکه خروس جنگیم  ببین ببین تاج سرم  ببین ببین بال و پرم  این قد و بالا رو برم    امضاء: خروس جنگی حاج خانوم 
به شوهرم

خود همسرت باید جوابشونو بده.تو هیچی نگو.همسرت بگه داغش هنوز تازه هست و حوصله مهمون بازی نداره.تازه کسی که عزیزش فوت کرده جایی نمیره.فوقش اقوام میان دیدنش اونم نه حالت مهمونی فقط جهت سر زدن و دلداری

خدا پدرتونو رحمت کنه

امروز روز منه    
آره عریزم حق با ایشونه ناراحت نباش برای این میگه کم کم روحیه و حالت بهتر شه و برگردی به زندگی طبیعی، ...

حرفات درسته گذشته از حال وهوای خودم ،ما تا چهلم رسم نداریم مهمانی و جشن بریم 

حرفات درسته گذشته از حال وهوای خودم ،ما تا چهلم رسم نداریم مهمانی و جشن بریم  


ما هم رسم نداشتیم ولی وقتی عزا سه روزه  مازوخیسم که نداریم خودآزاری کنیم که بشه چهلم و سال،،، به خدا آدم سالم هم مریض میشه با اون عزاداری، ببین احترام مال وقتیه که زنده بودند نه الان که مردند و هیچی نمیبینن و نمیدونن، مهم اینه وقتی باباهامون زنده بودن باهاشون خوب و محترم بوده باشیم  قدردونشون بوده باشیم وگرنه الان با گریه و عزای ما نه تنها چیزی درست نمیشه بلکه دردی به دردها اضافه میشه اینو ازون جهت گفتم که بگم من کااااملا باهات همدردم و درکت میکنم و میفهممت چون جای تو بودم ، بفکر حال خودت باش که فردا روز در اثر غم دچار مشکلی نشی که دشمن شاد بشی و بهت بگن مریض و افسرده و فلان،،،، تنها چیزی که اللن برای بابات مهمه دعای خیر و احسان و نیکوکار باشی که ثوابش بره برا ایشون بقیه کارها اصلا اهمیتی نداره

من که به این قشنگیم با پر و بال رنگیم یکه خروس جنگیم  ببین ببین تاج سرم  ببین ببین بال و پرم  این قد و بالا رو برم    امضاء: خروس جنگی حاج خانوم 
ما هم رسم نداشتیم ولی وقتی عزا سه روزه  مازوخیسم که نداریم خودآزاری کنیم که بشه چهلم و سال،،، ب ...

افسردگی نمیگیرم  از تنها بودن ،هم اینکه نمیخوام پدرم فراموش کنم هم اینکه مردم میگن در فکر پدرش نیست 

افسردگی نمیگیرم  از تنها بودن ،هم اینکه نمیخوام پدرم فراموش کنم هم اینکه مردم میگن در فکر پدرش ...

مردم و حرفشون به درک

افسردگی میگیری از من بشنو…

 باباهامونم این حرکات فراموش نمیشن…

میدونی دلیل اصرارم چیه برای تو‌که نمیشناسمت حتی؟؟؟

چون من پنج سال پیش جای امروز تو بودم و‌کسی این حرفای منو که بهت گفتم بهم گفت و من اهمیت ندادم…آخرش از غم دچار بیماری و قرص و فلان شدم ،،، 

به خدا افسرده شدم

الانم تمام تلاشتو هم بکنی تا سه ماه واقعا شب و روزت گریه س بعدش بتدریج بسمت خوبی میری ولی تلاش نکنی برا خودت اون غم درونی میشه و تو‌وجودت ریشه میزنه و سه ماه شاید بشه سه سال…من دوسال اولش شب و روز گریه میکردم، افسرگی شدید گرفتم سه سال

من که به این قشنگیم با پر و بال رنگیم یکه خروس جنگیم  ببین ببین تاج سرم  ببین ببین بال و پرم  این قد و بالا رو برم    امضاء: خروس جنگی حاج خانوم 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

🗿🗿‌‌

hastii_98 | 9 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز