من فک میکردم وقتی خیلی از اتفاقا بیفته همه چی درست میشه و حالم خوب میشه
فک میکردم اگ عقد کنیم دنیام بهشت میشه
فک میکردم خونه بخریم دیگه هیچ مشکلی نمیمونه و شوهرم دیگه میمونه پیش من تو خونمون
فک میکردم عروسی کنیم دیگه هیچی نمیمونه واسه حرص خوردن
ولی الان همه ی این اتفاقا افتاده و من حالم بده
انقد حالم بده که دوباره مثه چارسال پیش مرگ شده آرزوم