شوهرم عاشق فوتباله . بعد یه عادتی داره فوتبال که میبینه حواسش دیگه به اطرافش نیست . آدم بشدت تک بعدی ایه .
من امروز از صبح مشغول خونه تکونی بودم و بشدت خسته شدم . دیشب شوهرم گفت واسه شام فردا که میشه امشب کتلت درست کن . وسایلایی که نداری هم از سرکار اومدم دوتایی بریم بخریم . من گوشت از صبح گذاشتم یخش آب بشه که واسه شب چرخ کنم. شوهرم که اومد من فقط مونده بود لباس بپوشم با اینکه تا نیم ساعت قبلش دستم تو آب بود داشتم کشو فریزر میشستم .اومد و سریع لباس خونگی پوشید و باهیجان گفت بزن ۳ استقلال بازی داره . من دیدم اینجوریه بهش گفتم مگه نمیخواستیم بریم خرید ....
بقیشو الان میذارم