اصلا ناراحت میشید؟
بچها من ی خواهر دارم ۱۴ سال از من بزرگتره.هر کاری داره به من زنگ میزنه میخواد خرید بره میخواد ارایششگاه بره میخواد کارگر بگیره خونشو تمیز کنه هرچی از کوچیکترین کا تا یزرگترین کار همش کمک میخواد و منم براش انجام میدم.بخدا بی منت مخواست اسباب کشی کنه رفتم میخوات خونشو تمیز کنه رفتم میخواد سبزی پاک کنه و.......
اما....رستوران با پارک سینما کافی شاپ یا با دخترش یا با دوستاش که منم میشناسمشون تنها میره یبار تارف نکرده بیا تو هم باهام.
چند وقت پیش یسری لباس نو که مال دخترش بوده و الان اندازه دختر منه گذاشته دیوار.خدا میدونه اصلا دلم بند نیست ولی خیلی دلم شکست.اون شرایط منو میدونه ولی اصلا به روی خودش نمیاره.دوست داشتم بگه بخاطر این همه کمک هایی ک برام میکنی بیا این چند دست لباس رو بده ب دخترت نه اینکه راضی باشه مفت بفروشه و بمن نده!!!!
امروز زنگ زد با یه حالتی میخوام پنج شنبه برم رستوران با دوستام بیا اصلاح و رنگ مو برام بزن.بخدا خستم کرده از بس ازم کار میکشه چیکار کنم چی بگم ک دست از سرم برداره؟؟؟
مخصوصا دیروز تا حالا که فهمیدم هیچ خیری از اون به من نمیرسه و فقط یک طرفه سرویس میخواد.صدای شوهرمم دیگه در اومده😔😔
شما بودید ناراحت نمیشدید؟چیکار میکردید