2777
2789
عنوان

یه روز یکی بهم گفت:بعد ساعت ۲ شب....

1369 بازدید | 18 پست

یکم زیاده ولی باحاله

من تو ۴قسمت میزارم براتون که راحت بخونیدش 



یه روز یکی بم گف هیچوقت بعد عز ساعت 2 شب تصمیم نگیر، فقط بخواب .
پرسیدم چرا .؟!
گف که به نظر من یه هورمونی بعد ساعت 2 تو بدنت ترشح میشه که باعث میشه یه تصمیمی بگیری یا یه کاری بکنی که هیچوقت ساعت 7 صبح نمیکنی، بهت جیگر میده تا دیوونه بازی دربیاری، کاری که میکنه اینه که بهت جرعت اینو میده که به یه نفر بگی چقدر دوستش داری یا چقدر دلت براش تنگ شده .🙂🚶🏿‍♂️.
با خودم گفتم پس من هر شب قبل از ساعت 2 میخوابم که هیچوقت درگیر این هورمون نشم .!
سالها از اون روز گذشت، ساعت 1:45 شب بود، توی تختم بودم و داشتم بهش فکر میکردم .☝️🏽💭.
دیوونه وار عاشقش بودم و میدونستم که حسم متقابل نیست.


به خواهر و مادر این زندگی سلام ویژه‌ای دارم 

برای بقای دوستیم 1 سال پیش خودم این راز رو نگه داشتم .

همینطور که داشتم فک میکردم و آهنگ گوش میدادم دیدم ساعت شده 2:15 شب . . .

داشتم فک میکردم چجوری 30 دقیقه اینقدر سریع گذشت که یهو دیدم بهم تکست داد .

گوشیمو برداشتم دیدم میگه که "حالم خوب نیست"

گفتم چرا .؟! چی شده .؟

گفت "دلم شکسته" و شروع کرد تعریف کردن که چجوری یه پسری رو دوست داشته و چجوری اون پسره دلشو شکسته .

همون  بود که حس کردم اون هورمون تو بدنم جاری شده .

به خواهر و مادر این زندگی سلام ویژه‌ای دارم 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

 جوابش یه متن بلند براش نوشتم .
چیزایی نوشتم که الان نگا میکنم، باورم نمیشه اینا رو من نوشتم .
نوشتم که چقدر دوستش دارم و تو جوابم گفت
"خودت میدونی که، من عاشق یه نفر دیگم"
اینو که گفت به خودم اومدم .👐🏿.
یاد اون بنده خدا افتادم که گفت بعد ساعت 2 هیچ تصمیمی نگیر.
گریه کردم . . .
براش نوشتم ببخشید، خیلی وقت بود توی دلم بود، بالاخره یه روزی باید میفهمیدی .📕🍈.
ازش خواهش کردم که دوستیشو ازم نگیره .
هیچی نگفت .
یه هفته گذشت و هر دوتامون جوری رفتار کردیم انگار هیچ اتفاقی نیفتاده . . .

به خواهر و مادر این زندگی سلام ویژه‌ای دارم 

ولی بعده یه هفته،
کم کم احساس کردم که دیگه داره کمتر باهام صحبت میکنه،
یه هفته دیگه گذشت . . .
دیگه حتی سلام هم نمیکرد .
فقط یه نگاه میکرد بهم و منم توی چشاش غرق میشدم .👀🥤.
هر از گاهی هم بهش نگا میکردم، همینطور که میخندید بهم نگا میکرده
الان هم به جای رسیده که حتی جواب تکست هم نمیده .
از یه طرف خیلی ناراحت بودم که از دستش دادم .😞💔.
از طرف خیلی خوشحال بودم که بالاخره حرف دلمو زدم .🍃🚶🏿‍♂️.
یه چیزی هم یاد گرفتم .!
بعد از ساعت 2 شب هورمونی توی بدنت ترشح نمیشه بلکه قلبت شروع میکنه به صحبت کردن .🖤🍻.
از اون موقع هروقت میخوام تصمیمی رو از ته قلبم بگیرم . . .
ساعت 2 شب اینکار رو میکنم .🙂♥️

به خواهر و مادر این زندگی سلام ویژه‌ای دارم 

عزیزم طرف مقابلت عاشق یه پسری بودهه؟؟؟؟؟

خدا یا امیدم فقط به تو هست  کمکم کن دستمو ول نکن کمکمون کن تو زندگیمون سربلند باشیم الهی آمین. دوستان میشه به نیتم صلوات بفرستین.دوست خوبم صلوات فرستادی لایکم کن منم به نیتت صلوات بفرستم .اگر لایک هم نکردم مطمعن باش صلوات میفرستم 
خیلی قشنگ بود:) خودت تجربتو گفتی یا از کجا برداشتی؟

نه عزیزم

این متنو نزدیک ۷ الی ۸ساله تو نوت گوشیم سیو کردم

هر موقع ک حس میکنم نیازه،این متنو مرور میکنم

امشب هم یکی از اون شبا بود

به خواهر و مادر این زندگی سلام ویژه‌ای دارم 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز