مثلا من باید ساعت پنج صبح بیدار شم درس بخونم تا حالا هم داشتم میخوندم
آهنگ گزاشتن باصداااای بالا انگار عروسیه خیلی بلند قشنگ میشنوم چی میگه همسایه بغلی ما چسبیده به اتاقم
دیوانه کردن اینا منو
یه مدت یه سگ داشتن حیوان زبان بسته رو تابستون میزاشتن حیاط انقدر گرمش میشد مدام پارس میکرد کل محله رو بر میداشت همسایه ها به صداش اعتراض کردن
همیشه دم ظهر بچه هاشون تو حیاط جیغ و داد میکنن
خیلی پر سرو صدان
چند وقت یه بار آهنگ میزارن اینطوری با این صدا
چکار کنم ای خدا من کار و زندگی دارم الآنم دارم از خستگی میمیرم