سلام خانما من خانواده شوهرم خیلییی حرصما میخان در بیارن بعد میشینن میگن خدا کنه بچه به ما بره
یا اینکه دختر خواهرشوهرم که چندسالی از من بزرگتره بعد به دخترم میگن این آبجیته منم بدم اومد خیلی به خاطر همین موضوع خونشون یکساله نرفتم یکسره میخان حررصم بدن چون شوهرم هواما داره و دوستم داره، خودمم آرومم یجورایی ونمیدونم چی بهشون جواب بدم.