ازدواج کردم راضی نبودم از زندگیم یعنی نمیخاستمش چندسال پیش شوهرمو از دست دادم یه بچه۷ساله دارم ۶سال هست با یکی تورابطم باباش راضی نمیشه بیاد خاستگاری خیلی همو دوست داریم ۶سال کم نیست که همه جوره پای هم موندیم اگه دوباره ازدواج کنم بچمو نمیدم بهم موندم بین بچمو عشقم واقعا از پس زندگی تنهایی برنمیام کم آوردیم هم من هم عشقم
چرا بچه رو نمیدن؟
خودت داری جواب خودت رو می دهی ...بچه ات رو انتخاب کن ...
هیچ کدوم از مخالف های خانواده هامون یا مشکلات دیگه نتونست مارو جدا کنه خاست خدا بوده
عشقم بچمو همه جوره میخاد ثابت شده هست برام
هر دو مشاوره برید. البته باید بگی حضانت بچه با کی هست؟ که به شما نمیدن؟
حضانت پسرم دست عموش با مادر بزرگشه که میشه عمم خیلی ادم بدیه همه جوره دلمو میشکنه
اگه بچمو انتخاب کنم پس خودمون چی بنظرتون تواین گرونی میشه از پس خودمو بچم بربیام اونم با دل شکسته
چند روز پیش به عشقم گفتم برو ازدواج کن میگه توحرف نزن این همه سال صبرنکردم که توبیای بگی زن بگیر یاتو یاهیچکس دلم میسوزه واسه کوچولو بودن پسرم دلم میسوزه واسه تنهایی عشقم
اون مجرده با اینکه من یبار ازدواج کردم بچم دارم همه جوره خیلی سفتوسخت مونده پای منوبچم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
37 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
