دیشب سر بچه دعوامون شد کلی میگم جزئیشو نپرسین
آرنجش خورد زیر چشم دخترم دخترمم لوووس غشششش کرد انداخت گردن من گفت تو سرت تو گوشیه حواست ب بچه نیس میگم باباجان خودت بچه رو میکشونی سمت خودت الانم ک خورده میندازی گردن من؟؟؟؟ بگگذریم از دیشب قهرم شامم نپختم
الان هوس چایی کردم نمیدونم برا اونم بریزم یا نه ی وقت پرو نشه
مادعواهامون اصن خشن و طولانی نیس ولی من انقد دلم میشکنه ها دلم نمیخواد بهش چایی ام بدم از طرفی ام دلم براش میسوزه