الان تو خونه بابامم تو خواب دیدم شوهرم بایکی دیگه تلفنی حرف میزنه مچشو گرفتم گفتم زنگ بزن بهش تا صدای منو شنید زنه قطع کرد منم هی میخاستم شماره رو بنویسم نمیتونستم رمز گوشی خودم‌بزنم گوشی شوهرمو برداشتم گفتم برو اون ور داشتم چک میکردم یهو نمیتونستم بنویسم اول یه صفر نوشتم خودکار شکست یهو تو دفتر شمارشو همراه با شماره کارت و شبا ذخیره کرده بود دیدم اون برداشتم گوشی شوهرم شکستم به اون زن زنگ زدم خاموش کرده بود همش خواهرم میگفت عزیز اینا هماهنگ کردن از این حرفا بعد چند لحظه دختر بهم با یه شماره جدید زنگ زد گفت گمشو چی میخای از ما من شوهرت همدیگه رودوس داریم این واقعیت من هی می خواستم شماره بردارم نمیتونستم انگار تو اب بود ظرف ابم دستم هی جای شماره ها عوض میشد بعد کل اب سیاه شد
الان فکرم خیلی درگیرشدع
به هر چی فک کنی خوابش می بینی
تو فکرش نباش منم هروز خوابای چرت پرت میبینم ولی نه مثل تو
من یه بار خواب دیدم شوهرم خیانت کرده دارم موهای زنرو میکشم چند وقت بعدش فهمیدم شوترم خیانت می‌کنه😐
صدقه بده ان شاالله هیچی نیست
از بس به این موضوع فکر میکنید شب هم خوابشو می‌بینید
بعدشم خواب بوده دیگه الان درگیر چی هستی؟
ضمیر ناخودآگاهت درگیر شده
لزوما هر خوابی قرار نیست تو واقعیت اتفاق بیفته
الان فقط سعی کن با منطق مشکل بین خودت و همسرت رفع کنی
تاثیر نینی سایته
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
