هشت سال دعا کردم خدا بهم بچه بده چقدر تو تنهایی گریه میکردم چقدر دلم با حرفای دیگران میشکست بعد از هشت سال فکر آی وی اف به سرم افتاد در اوج ناامیدی رفتم اصفهان دنبال کارهامو گرفتم همه فکر میکردن من از آی وی اف نتیجه نمیگیرم ولی خدا بهم دوقلو داد یه دختر و یک پسر خیلی خوشحال بودم کم کم سختی های بچه بزرگ کردن شروع شد از بیخوابی و نرسیدن به کارهام ، نرسیدن به خودم تا خیلی چیزای دیگه ولی بازم دوست داشتم بچه دار بشم ولی فکر نمیکردم هیچوقت بتونم به طور طبیعی و بدون دارو باردار بشم واسه همین زیاد جلوگیری نداشتم وقتی دوقلوها یکساله شدن من متوجه شدم که طبیعی باردار شدم و خیلی خوشحال شدم از اینکه بلاخره مثل دیگران بدون مصرف دارو بعد این همه سال باردار شده بودم وقتی بچه ام دنیا اومد دوقلوهام دوسال شون هم نشده بود و کار من سخت تر شد حالا باید به ۳ تا بچه کوچیک رسیدگی میکردم خلاصه مهر ماه امسال بچه مو از شیر گرفتم الان دوسال و سه ماه داره و دوقلوها چهار سال دارن گفتم از نو شروع کنم برم به خودم برسم به زندگیم به هرجایی که ازش عقب مونده بودم .اول اسفند باید پریود میشدم هرچی منتظر شدم دیدم خبری نیست تا الان ،من فهمیدم خدا دوباره بهم لطف کرده و باردار شدم جلوگیری طبیعی داشتم بر عکس دفعه قبل اینبار خوشحال نشدم فکر کردم راحت شدم میتونم یه کم استراحت کنم کلی گریه کردم وقتی بیاد حالت تهوع و بزرگ شدن شکمم میفتم سنگین میشم دوباره اتاق عمل دوباره سزارین دوباره شب بیداری نمیخوام ناشکری کنم خدارو شکر میکنم بازم ،ولی انگار خوشحال نیستم خیلی خسته ام، اصصصلا روم نمیشه به بقیه بگم باردارم خجالت میکشم نمی دونم چیکار کنم فقط خواستم درد دل کنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بچه ها شاید بعضی ها بهم بگن چرا مواظب نبودی میدونم باید بیشتر حواسم میبود ولی الان واقعا حالم یه طوری که تاپیک زدم فعلا تا سه چهار ماه هم نمیخوام به کسی بگم
خیلی سخته واقعا حق دارین ناراحت باشین اما واقعا این خواست خداست حالا که جلوگیری هم داشتین خدا شدیدن صلاح دیده که این بچه رو هم داشته باشین الهی که قدمش خیر باشه شما حق دارین خسته باشین اما دیگه تا بدنیا بیاد دو قلوها کم کم میرن مدرسه و سومی هم سه سالش می شه