ی جاری دارم ک قبلا خیلی باهاش حرف میزدم درمورد اینکه ک مادرشوهرم ناراحتم میکرد اونم خب میگفت پیش من الان از وقتی شوهرش مغازه زده دماغشو عمل کرده نه ی زنگی میزنه ن پیامی میده اینقدرم خودشو شیرین میکنه جلوی پدرشوهرم اینا ک من تمام دال آوردم از دوروییش
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
امروز مادرشوهرم گفت ک جاریم به شوهرش گفت عید میخوام مبل بخرم اگه برام بخری کلامو میندازم هوا .من از دهنم پریدگفتم بایدم بندازه هوا ماشالا بیست تومن دماغشو فقط خرج کرده .سوتی دادم الان فکر میکنن من حسودم .بخدا ب زندگی هیچکی حسودیذنمیکنم چون خودم توزندگیم کم ندارم خداروشکر
نه بابا همیشه پدر شوهرم اویزونه پول قرض میگیره از پسراش اگه گیر کنه وعض مالیش خوب نیس .امروزم نمیدونم چی خودشیرين بازی در آورده بود پشت گوشی پدر شوهرم به جاریم میگفت جانم بابایی من دال آوردم فک کردم داره با نوش حرف میزنه بعد گفت بیاین اینجا من میخوام یکم بهتون وسیله بدم
حسادت نیس چون قبلا من عقد بودم شوهرم برام مانتو میخرید این رفته بود پیش داداشو زنداداشش نفرینم میکرد ک الهی خدا این دختره رو سرطان بگیزه همش از پسرم پول میگیره مانتو میخره بعد همونا اومدن بهم گفتن .الان خب چرااین عروسش این همه خرج میکنه نفرینش نمیکنه