منم اوایل ازدواجم شوهرم دانشجو بود یهو شغلش را بعد از عروسی از دست داد تا چند ماه بی پول بودیم تا کار پیدا کرد
همش بوی غذای مادرشوهرم میومد بالا
میرفتن رو پشت بوم کباب درست میکردن از دریچه کولرمون بوش میومد
من مینشستم بو میکشیدم و لذت میبردم و دلم میخواست😅😅
ولی خب هیچوقت به اون حد بی پول نشدیم که وعده غذایی نداشته باشیم بخوریم.
بی پولی الانم هس چون واقعا همچی گرونه.من با ۲۰سال سن برام شده ی رویا باخیال راحت برم داخل ی مغازه هرچی دلم میخادو بخرم.همیشه باید دو دوتا چهارتا کنم ک پول کم نیاد تا آخرماه.خداازشون نگذره
[QUOTE=275884542]ما روغن و پیاز نداشتیم💔🥲🤣[/QUOTE
چقدر بیچاره بودیم خدارو شکر گذشت
[QUOTE=275884388]اون روزی که برادر جوانم ناگهان فوت کرد. اون روزی که مادرم سر خاک برادرم می گفت منو ببخش وقتی بودی ند ...[/QUO😓😔😭
با لباس کهنه میرفتم مدرسه
کفشم سوراخ بود اب میرفت تو پام
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
