شوهرم اصلا یه ذره محبت یا مهربونی تو وجودش نیست هرکاری میکنم باهاش صمیمی بشم آخرش خودش یه گندی میزنه که باعث میشه نتونم بهش اعتماد کنم واسه همین همیشه تایکی بهم محبت میکنه وابستش میشم زود بهش اعتماد میکنم و باهاش دردو دل میکنم بعدش عذاب وجدان میگیرم که چرا اینقدر زود صمیمی میشم باهمه
چی بگم والا خودتون قبول دارین کارتون اشتباهه خدا کمکت کنه راه اشتباهی نری
ببین کجای کار اشتباه هستش
خودتو دوست داری؟
کسیکه خودشو دوشت داشته باشه
زود اعتماد نمیکنه
میدونه که هر چی هم بشه باز نباید رابطش با شوهرش و مشکلاتش به بیرون درز کنه.
هر موقع به خودت و زندگیت علاقه پیدا کردی، دیگه این مشکلو نخاهی داشت
توجیه میکنی خودتو و دلیل تراشی برای رفتارت. هیچ ربطی ب شوهرت نداره رفتار وشخصیت شما. میتونی با همجنس خودت دردو دل کنی بنظر من
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
55 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز