2777
2789
عنوان

لطفا اگه نمیتونین....

7506 بازدید | 63 پست

اگر نمیتونین مرحم باشین، خاهشا نمک به زخم باز هم نپاشید

ببینین کاردرمانیِ لعنتی برای همه جواب نمیده... حالا خوشبحال ننت، اقات،  عمت.. یا هر کــَس و کارت که کاردرمانی خوبش کرده... برای دختر من جواب نداده... 

من چ خاکی ب سر بریزم؟ وقتی دکتر جوابم کرده.. وقتی میگه خانم محترم... تو سر دخترت، مغزی وجود نداره.. یعنی وجود دارع ها ولی نصفش نیس... وقتی به زور یه دستگاهِ تو مغزش زندس دخترمـــ....  وقتی چیزی نمیدونین با وقاحت تمام برای من کامنت نزارین...طرف میگ نشستی فقط دعا میکنی؟ ب تو ربطی نداره وقتی هیچی نمیدونی... وقتی مغزی در کار نباشه،، کاردرمانی جوابگو نیس....  میفهمی؟؟؟؟؟؟؟؟ ازین به بعد اگر کاربری بخاد بره رو مخم یا سوال پیچم کنه... من میدونم و خودش..... ارع مادرایی مثله من ک دکتر بچشونو جواب کرده... مجبورا بشینن کنج خونه و دعا کننـ.. چته طبلکاری؟؟ از دل من خبر ندارین.... حرف مفت هم نزنین.... 

برایِ  شفایِ دخترِ 2ساله من، اگر مقدور بود یک «صلــــــــــــوات» او را،  میهمـــــان کنید.. خیلی سخته که، یک زن، با هزار امید، مادر بشه... باردار بشه... تمام دوران حاملگیش رو با بچش، درد دل کنه.. براش هزاران آرزو کنه.. ولی وقتی ب دنیا بیاد، دکتر تو چشمات زل بزنه بگه،، متاسفم.. دخترت،سی پیِ....  دردانه من.. جگر گوشه من.. دختر من... من هنوزم امید دارم....  من هزاران آرزو برات دارم...  من منتظرم تا حرف بزنی... راه بری، عروسکات منتظرتن....  من میخوام لباس عروس تنت کنم... منو ناامید نکن....اول مهر، من میخوام تو هم مثله همه بچه ها،  بری مدرسه... ذوق کیف و. کفش کنی... از مدرسه بیای بگی ماماااان ناهار چیه....  خدایا.....  دخترمو شفا بده.... پیر شدم تو این 2سال.....   (میدونی، وقتی بابایی، برات با ذوق کفش برق برقی خرید، آورد خونه، وقتی پات کرد، ولی باشون راه نرفتی، وقتی تمام ذوقِ بابایی، به گریه تبدیل شد، من همون ساعت با دیدنِ جسم بی تحــــــرکت و کفشایِ قرمزت، چقدررر پیــــــر شدم دخترم.... وقتی نمیتونی کفش پات کنی و راه بری و برام با ذوق شعر بخونی)  دلم میخواد بدونم صدات چجوریه.... وقتی از کنار پارک رد میشم و صدای بچه ها رو از رویِ تاب،میشنوم قلبم هزار تیکه میشع... اگ راه میرفتی چجور بودی... صدای خندت.... دختـــــرم، اگه صلاحِ خدا اینِ، که باشه..    داری قد میــکِشی و دریغ از یه ذره بهبودی....                دخترِ موفرفریِ نازم، داره ۳سالت میشه ها.؟   کوور بشم نبینم چه با حسرت، به بچه هایِ سالمی که بازی میکنن، بهشون نگاه میکنی...

شما همون کاربری هستین که دخترتون cPداشت ؟

گاهی ازم میپرسن چی با خودت زیر لب میخونی ؟!... در جواب میگم آیت الکرسی❤️ آیت الکرسی برای همه چی ...تو خیابن اموبولانس ، ماشین پلیس ، آتش نشانی میبینم...میخونم... از جلو بیمارستان،زندان رد میشم...میخونم... از قبرستون رد میشم...میخونم...آدم نیازمند میبینم ... میخونم ...حتی واسه تک تک لباس هایی که میدوزمو میدم دست صاحبش هم میخونم... میخونم...میخونم به این نیت که خدا سلامتی بده ، رفع گرفتاری کنه ، امانت به سلامت برسه...میخونم برای اینکه برسه به داد کسی که نیاز داره...خدارو چه دیدی...شاید اینطوری گره از کار منم وا شد

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

شما همون کاربری هستین که دخترتون cPداشت ؟

سی پی نداره عزیزم.. سی پیه... بلع منم

برایِ  شفایِ دخترِ 2ساله من، اگر مقدور بود یک «صلــــــــــــوات» او را،  میهمـــــان کنید.. خیلی سخته که، یک زن، با هزار امید، مادر بشه... باردار بشه... تمام دوران حاملگیش رو با بچش، درد دل کنه.. براش هزاران آرزو کنه.. ولی وقتی ب دنیا بیاد، دکتر تو چشمات زل بزنه بگه،، متاسفم.. دخترت،سی پیِ....  دردانه من.. جگر گوشه من.. دختر من... من هنوزم امید دارم....  من هزاران آرزو برات دارم...  من منتظرم تا حرف بزنی... راه بری، عروسکات منتظرتن....  من میخوام لباس عروس تنت کنم... منو ناامید نکن....اول مهر، من میخوام تو هم مثله همه بچه ها،  بری مدرسه... ذوق کیف و. کفش کنی... از مدرسه بیای بگی ماماااان ناهار چیه....  خدایا.....  دخترمو شفا بده.... پیر شدم تو این 2سال.....   (میدونی، وقتی بابایی، برات با ذوق کفش برق برقی خرید، آورد خونه، وقتی پات کرد، ولی باشون راه نرفتی، وقتی تمام ذوقِ بابایی، به گریه تبدیل شد، من همون ساعت با دیدنِ جسم بی تحــــــرکت و کفشایِ قرمزت، چقدررر پیــــــر شدم دخترم.... وقتی نمیتونی کفش پات کنی و راه بری و برام با ذوق شعر بخونی)  دلم میخواد بدونم صدات چجوریه.... وقتی از کنار پارک رد میشم و صدای بچه ها رو از رویِ تاب،میشنوم قلبم هزار تیکه میشع... اگ راه میرفتی چجور بودی... صدای خندت.... دختـــــرم، اگه صلاحِ خدا اینِ، که باشه..    داری قد میــکِشی و دریغ از یه ذره بهبودی....                دخترِ موفرفریِ نازم، داره ۳سالت میشه ها.؟   کوور بشم نبینم چه با حسرت، به بچه هایِ سالمی که بازی میکنن، بهشون نگاه میکنی...
زمانی ک زندگیتو میریزی تو سایت باید اینچیزارم تحمل کنی  انشاءالله ک دخترتون خوب سلامت شن و ...

چی میگی؟ کدوم زندگیمو ریختم؟؟ 

برایِ  شفایِ دخترِ 2ساله من، اگر مقدور بود یک «صلــــــــــــوات» او را،  میهمـــــان کنید.. خیلی سخته که، یک زن، با هزار امید، مادر بشه... باردار بشه... تمام دوران حاملگیش رو با بچش، درد دل کنه.. براش هزاران آرزو کنه.. ولی وقتی ب دنیا بیاد، دکتر تو چشمات زل بزنه بگه،، متاسفم.. دخترت،سی پیِ....  دردانه من.. جگر گوشه من.. دختر من... من هنوزم امید دارم....  من هزاران آرزو برات دارم...  من منتظرم تا حرف بزنی... راه بری، عروسکات منتظرتن....  من میخوام لباس عروس تنت کنم... منو ناامید نکن....اول مهر، من میخوام تو هم مثله همه بچه ها،  بری مدرسه... ذوق کیف و. کفش کنی... از مدرسه بیای بگی ماماااان ناهار چیه....  خدایا.....  دخترمو شفا بده.... پیر شدم تو این 2سال.....   (میدونی، وقتی بابایی، برات با ذوق کفش برق برقی خرید، آورد خونه، وقتی پات کرد، ولی باشون راه نرفتی، وقتی تمام ذوقِ بابایی، به گریه تبدیل شد، من همون ساعت با دیدنِ جسم بی تحــــــرکت و کفشایِ قرمزت، چقدررر پیــــــر شدم دخترم.... وقتی نمیتونی کفش پات کنی و راه بری و برام با ذوق شعر بخونی)  دلم میخواد بدونم صدات چجوریه.... وقتی از کنار پارک رد میشم و صدای بچه ها رو از رویِ تاب،میشنوم قلبم هزار تیکه میشع... اگ راه میرفتی چجور بودی... صدای خندت.... دختـــــرم، اگه صلاحِ خدا اینِ، که باشه..    داری قد میــکِشی و دریغ از یه ذره بهبودی....                دخترِ موفرفریِ نازم، داره ۳سالت میشه ها.؟   کوور بشم نبینم چه با حسرت، به بچه هایِ سالمی که بازی میکنن، بهشون نگاه میکنی...

عزیزم اینجا خیلی ها فقط بلدن سرزنش کنن یا مشکلت رو به سخره بگیرن .خدا شاهده ی بار با کاربری های قبلم از مشکلم گفتم و انقدر تو این سایت مسخره ام کردن و حرفای زشتی زدن که حمله عصبی بهم دست داد و رفتم دکتر و ... هر وقت یاد اون شب و حرفای اون کاربرا میفتم حالم گرفته میشه 

انشاالله دخترتون سلامتیش رو بدست بیاره 

عزیزم اینجا خیلی ها فقط بلدن سرزنش کنن یا مشکلت رو به سخره بگیرن .خدا شاهده ی بار با کاربری های قبلم ...

الان طرف میگ زندگیتو ریختی اینجا....  تحمل هر حرف داشته باش


هههه......  

برایِ  شفایِ دخترِ 2ساله من، اگر مقدور بود یک «صلــــــــــــوات» او را،  میهمـــــان کنید.. خیلی سخته که، یک زن، با هزار امید، مادر بشه... باردار بشه... تمام دوران حاملگیش رو با بچش، درد دل کنه.. براش هزاران آرزو کنه.. ولی وقتی ب دنیا بیاد، دکتر تو چشمات زل بزنه بگه،، متاسفم.. دخترت،سی پیِ....  دردانه من.. جگر گوشه من.. دختر من... من هنوزم امید دارم....  من هزاران آرزو برات دارم...  من منتظرم تا حرف بزنی... راه بری، عروسکات منتظرتن....  من میخوام لباس عروس تنت کنم... منو ناامید نکن....اول مهر، من میخوام تو هم مثله همه بچه ها،  بری مدرسه... ذوق کیف و. کفش کنی... از مدرسه بیای بگی ماماااان ناهار چیه....  خدایا.....  دخترمو شفا بده.... پیر شدم تو این 2سال.....   (میدونی، وقتی بابایی، برات با ذوق کفش برق برقی خرید، آورد خونه، وقتی پات کرد، ولی باشون راه نرفتی، وقتی تمام ذوقِ بابایی، به گریه تبدیل شد، من همون ساعت با دیدنِ جسم بی تحــــــرکت و کفشایِ قرمزت، چقدررر پیــــــر شدم دخترم.... وقتی نمیتونی کفش پات کنی و راه بری و برام با ذوق شعر بخونی)  دلم میخواد بدونم صدات چجوریه.... وقتی از کنار پارک رد میشم و صدای بچه ها رو از رویِ تاب،میشنوم قلبم هزار تیکه میشع... اگ راه میرفتی چجور بودی... صدای خندت.... دختـــــرم، اگه صلاحِ خدا اینِ، که باشه..    داری قد میــکِشی و دریغ از یه ذره بهبودی....                دخترِ موفرفریِ نازم، داره ۳سالت میشه ها.؟   کوور بشم نبینم چه با حسرت، به بچه هایِ سالمی که بازی میکنن، بهشون نگاه میکنی...

عزیزم وقتی اینجا مشکلت رو عنوان میکنی،باید جنبه ی خوندن همه ی نظرات رو داشته باشی.

حالا من نمیدونم چه اتفاقاتی برات افتاده ولی تو که داری مشکلت رو تاپیک میزنی باید با جزئیات تعریف کنی تا همه بتونن دقیق تر نظر بدن.مردم علم غیب ندارن که.

همه مثل هم فکر نمیکنن و نظر نمیدن

همه جای ایران سرای غم است...
زمانی ک زندگیتو میریزی تو سایت باید اینچیزارم تحمل کنی  انشاءالله ک دخترتون خوب سلامت شن و ...

عزیزم وقتی ادم از فشار روحی به اینجا پناه میاره و چیزی میگه بده؟ادم گاهی فقط منتظره با یه حرف حالش خوب شه میاد اینجا تاپیک میزنه بقبه باید اینجوری رفتار کنن اگ قرار نیس با حرفامون حال همو خوب کنیم لاقل سکوت کنیم

بخدا گریم گف اشکمم اومد😭😭واای بمیرم برا دختر کوچیکت مامانی😔😭

ممنونم... 

برایِ  شفایِ دخترِ 2ساله من، اگر مقدور بود یک «صلــــــــــــوات» او را،  میهمـــــان کنید.. خیلی سخته که، یک زن، با هزار امید، مادر بشه... باردار بشه... تمام دوران حاملگیش رو با بچش، درد دل کنه.. براش هزاران آرزو کنه.. ولی وقتی ب دنیا بیاد، دکتر تو چشمات زل بزنه بگه،، متاسفم.. دخترت،سی پیِ....  دردانه من.. جگر گوشه من.. دختر من... من هنوزم امید دارم....  من هزاران آرزو برات دارم...  من منتظرم تا حرف بزنی... راه بری، عروسکات منتظرتن....  من میخوام لباس عروس تنت کنم... منو ناامید نکن....اول مهر، من میخوام تو هم مثله همه بچه ها،  بری مدرسه... ذوق کیف و. کفش کنی... از مدرسه بیای بگی ماماااان ناهار چیه....  خدایا.....  دخترمو شفا بده.... پیر شدم تو این 2سال.....   (میدونی، وقتی بابایی، برات با ذوق کفش برق برقی خرید، آورد خونه، وقتی پات کرد، ولی باشون راه نرفتی، وقتی تمام ذوقِ بابایی، به گریه تبدیل شد، من همون ساعت با دیدنِ جسم بی تحــــــرکت و کفشایِ قرمزت، چقدررر پیــــــر شدم دخترم.... وقتی نمیتونی کفش پات کنی و راه بری و برام با ذوق شعر بخونی)  دلم میخواد بدونم صدات چجوریه.... وقتی از کنار پارک رد میشم و صدای بچه ها رو از رویِ تاب،میشنوم قلبم هزار تیکه میشع... اگ راه میرفتی چجور بودی... صدای خندت.... دختـــــرم، اگه صلاحِ خدا اینِ، که باشه..    داری قد میــکِشی و دریغ از یه ذره بهبودی....                دخترِ موفرفریِ نازم، داره ۳سالت میشه ها.؟   کوور بشم نبینم چه با حسرت، به بچه هایِ سالمی که بازی میکنن، بهشون نگاه میکنی...
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792