2777
2789
عنوان

طلاق

| مشاهده متن کامل بحث + 2438 بازدید | 125 پست
آخی الهی بمیرم برات  یکی رو که قبول داره واسطه کن بره باهاش حرف بزنه  یا خودت بهش ب ...

خیلی واسطه فرستادم حتی گفتم غلط کردم الان دوسال میرم روانپزشک قبول نمیکنه میکه ۵ سال طلاق میخواستی دیکه چی میکی حالم خراب اکه یه روزی نیومدم اینجا بدونید خودکشی کردم 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خب ۳۸سالته چه مرگته الکی میخوای مطلقه شی مدال میگیری؟آره مدال سرکوفت بقیه

حتما دیکه میدونی چرا بخاطر اینکه روانی هستم بخاطر اینکه باید برم تيمارستان باید همه تف کنن تو صورتم وای آدم نمیشم 

چکار کنم همه پل ها خراب کردم اصلا یه ذره روشنایی نیست 

زمان بخر ، یه مدت طلاق رو به تعویق بنداز ، بعد کم کم بهش نزدیک شو

مثلا نمیتونی بری به دادگاه تقاضا کنی براتون کلاس مشاوره بزارن ؟ اونا چون نمیخوان طلاق زیاد بشه باهات همکاری میکنن

❌❌ لطفا لایک نکنید ❌❌
زمان بخر ، یه مدت طلاق رو به تعویق بنداز ، بعد کم کم بهش نزدیک شو مثلا نمیتونی بری به دادگاه تقاضا ...

واقعا بکم کلاس مشاور میزارن آخه تو قانون طلاق ما نیست از خودشون قاضی میکه بریدکلاس مشاور میکنه دوسال کشش دادم از قاضی خواهش کردم کشش بده 

زمان بخر ، یه مدت طلاق رو به تعویق بنداز ، بعد کم کم بهش نزدیک شو مثلا نمیتونی بری به دادگاه تقاضا ...

مثلا دایی ام دادگاه هست هیج کاری نمیکنه به مامانم میکم به دایی بکو کاری بکن جدا نشیم میکه نه فقط قانون هرکی هست یه عالمه کار غیر قانونی میشه الان که من جدا من میشم همه قانون دوست شدن میکه تورخدا برادر من بازی ماجرا خودت نکن میسوزم انکار من بچه سرراهی هستم برگردم به این خونه مادرم خیلی سختگیر هست از فکرش هم داغون میشم 

اونم التماس کرد برم پیش روانشناس هردومونبریم  عین سگ شده بودم داد میزدم روانی مادرت طلاق ام بده ...

بگو باشه هر چی تو میگی 

فقط یکبار به حرمت نون و نمکی که سر یک سفره با هم خوردیم بیا بریم پیش دکتر من 

از قبلش هم به دکترت بگو میخواد بیاد اون روانپزشکه خودش بلده چی بهش بگه که باورش بشه تو تغییر کردی منصرفش میکنه 

بگو باشه هر چی تو میگی  فقط یکبار به حرمت نون و نمکی که سر یک سفره با هم خوردیم بیا بریم پیش د ...

واقعا یعنی بریم روانپزشک میتونه منصرف اش کنه جون خیلی بهونه ها الکی آوردم کش بدم این فرصت ها آخر هست من که قبول نمیکنه برم به قاضی بکم بلکه قاضی قبول کرد فرستاد 

واقعا یعنی بریم روانپزشک میتونه منصرف اش کنه جون خیلی بهونه ها الکی آوردم کش بدم این فرصت ها آخر هست ...

اول خودت برو پیش روانپزشکت همه جریان رو براش تعریف کن 

بگو دارم یک جلسه میارمش پیش شما ، که باهاش صحبت کنید که متوجه بشه من تغییر کردم و از رفتار گذشته م پشیمونم و زندگیمو دوست دارم ( باید بفهمه که تو مصمم هستی) 

روانپزشکها خودشون بلدند چطوری روی افراد تاثیر بذارند 

بعد هم برو پیش قاضی زبون بریز و مظلوم بازی در بیار ، که من یک زن تنها تو این جامعه که همه گرگند شما حامی من باشید این از خر شیطون بیاد پایین برای طلاق هیچوقت دیر نیست یک فرصت دیگه  بمن بدین ، دکتر روانپزشکم گفته بیاد من باهاش صحبت میکنم میشه شما راضیش کنید بیاد 

بعد هم با خودش صحبت کن بگو من الان دو ساله تحت نظر این پزشک هستم و یک آدم جدید شدم این فرصت رو بمن بده که خود جدیدم رو بهت معرفی کنم اون قبلی مرد ،

بگو خدا ارحم الراحمین هست ، ستار العیوب هست میدونم من تو رو خیلی اذیت کردم و تو مرد واقعا نجیبی هستی ولی یک فرصت دیگه تو زندگی بمن بده، تو نشانه ای از طرف خدا هستی 

توکل بخدا برو انشاالله درست میشه 

اول خودت برو پیش روانپزشکت همه جریان رو براش تعریف کن  بگو دارم یک جلسه میارمش پیش شما ، که با ...

حتما برم من پیش روانپزشک میرم  باشه پیشش میرم جریان میکم بعصی دکتر ها عرضه ندارن فقط فکر پول هستن دکتر من کاری بکن خیلی خوب میشه ممنونم حتما برم ببینم چی میشه

اول خودت برو پیش روانپزشکت همه جریان رو براش تعریف کن  بگو دارم یک جلسه میارمش پیش شما ، که با ...

پدر و مادر من خوب هستن فقط یکم پیر هستن یکیم اصلا انکار حوصله تلاش کردن ندارن فقط نشستن میکن هرچی خدا بخواد اون میشه به تلاش ما نیست مخصوصا مادرم یذره اینجور حرفی پیجیده میکم میکه ای وای خفه شو مارا هم تو سکته میدی این حرف ها جیه سردر نمییارم  قاصی خودش میدونه من خودم انحام میدم ولی شهر کوچک به من ثابت شده یکی بزرگتر هرجا پیش من می‌یاد خوب تحویل میگیرن من خواهر ندارم خاله ندارم بقیه زنداداشم اینا هم دوستام از پدرم میترسن چیزی بشه بابام و مامانم خیلی سختگیر خیلی یبار از دوستم خواهش کردم برام کاری بکن گفت از خانواده ات میترسم 

مثلا دایی ام دادگاه هست هیج کاری نمیکنه به مامانم میکم به دایی بکو کاری بکن جدا نشیم میکه نه فقط قان ...


برو به قاضی بگو پشیمونم نمیخوام جدا بشم ، قاضی برای اینکه طلاق نگیرید خودش کش میده و میگه برید مشاوره

خودت برو مشاوره و شوهرتم بیاد ، بعد کم‌کم به شوهرت بگو انگار مشاورع درست میگه هردو ایراد داریم منتها بیشتر من

جلو چشم شوهرت باش ، بزار ببینتت ، باهاش قرار بزار به بهانه ی صحبت ، الان ازت دوره جدایی براش راحت شده ، بهش نزدیک بشی میره تو فکر ، مردا خیلی سادن

❌❌ لطفا لایک نکنید ❌❌
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز