دو تا جاری هستیم همسن هم، شوهر اون دو سال بزرگتره.
من تحصیلاتم فوق لیسانس و جاری ام دیپلم . واقعا از لحاظ قیافه ازش بهترم ولی ..
جاری ام پشت ماشین میشینه، دماغشو عمل کرده، بدنشو لیزر کرده، لباشو ژل میزنه انواع لباس های مختلف میپوشه، باشگاه میره و اندام روی فرم و سایر کارهای زیبایی میکنه و مسافرت و ...
ولی من شوهرم راضی نیس ماشین بده دستم و خرجی هم بهم زیاد نمیده، میگم بریم مسافرت میگه اخه ماشینم حسابی نیست خراب میشه تو راه میگذارتمون، با اینکه مجرد بودم گواهینامه گرفتم، هیکلم بعد زایمان به هم ریخته ولی کسی و ندارم بچه ام رو پیشش بگذارم و برم باشگاه، درصورتیکه که اون بچه اش مرتب پیش مامانش هست ...من بچه ام و میگذارم پیش مامانم درست ازش مراقبت نمیکنه ، مادرشوهرمم همیشه میگه مریضم و همه مسئولیت بچه ام با خودمه...
ولی من چون برادرم اعتیاد داره و وضع خانواده ام به هم ریخته هیچ کسی و ندارم حمایتم کنه...تازه من باید از اونا حمایت کنم...الیته بگم وضع خانواده ام از اول اینطوری نبود بعد ازدواجم اینجوری شد...
خودم تا روز اخر بارداریم هم کار کردم و تنهایی با شوهرم رفتم زایمان کردم، خودم برای بچه ام سیسمونی خریدم، ولی چون کسب و کار خودمه و اول راه، درامدم کمه و هر چی هم درمیارم دوباره باید سرمایه کارم کنم...
شوهر جاریم درامدش حدود ۶ تومن ماهیانه از شوهر من بیشتره، شوهرش تو یک کارخانه کار میکنه ولی هوش اقتصادی داره. شوهر من مغازه داره.
بهش حسرت میخورم... آخه چرا باید سرنوشتم این باشه...البته بگم خودمم خیلی سازگارم ولی از این زندگی کردنم خسته ام و افسرده، بهم راهکار بدین دوستان...