عزیزم ما تو خانواده ی بچع داریم 5ساله اس..ماشالا اول خیلی چاق و تپل همه میگفتن شیر مادرش چربه...گردن نگرفت گفتن چون چاقه..غلت نزد گفتن چاقه..وقتی بردن گفتن موقع تولد اکسیژن ب مغزش نرسیده ...انقدر این بچه زیباس...ک خدا میدونع...
مادرش 18سالشه و پدرش 25سالشه..تمام دکترای مشهد بردن...
کاردرمانی گفته بود بچه ببندین ب جایی تا وزنش بیفته رو پاهاش..این بچه تپل زره زره اب شد...پدرش گفت دیگه بچه دکتر نمیبرم دکترا اخر بچمو میکشن....
بخدا مادرش خیلی امید داره..میگه اهنگ میزارم با بچم میرقصم..بچه عقیقه کردن..واسش هرسال دیگ میزنن عاشورا....توهم عزیزم امیدت فقط خدااااا...نذر کن هیچ وقت ناشکری نکنی..میدونم از دلت خبر دارم...واقعا واسه مادر سخته...شاید باورت نشه..بخدا میگم خدا چشمای منو بگیر اما قوت بده تا دخترم راه بره...جون منو بگیر اما سالم باشه...
واسه مادر خیلی سخته...اما خدا بزرگه...نباید ناامید شد
نگو كه جيگرم كباب شد
همش تاپيكاتو ميخونم قطره قطره اشك ميريزم خدارو التماس مي كنم شفا بده فرشتتو و شكر مي كنم كه دختر من سالمه
خدايا نمي شد اين سلامتي رو از وسط نصف كني كه دختر من سلامتيش رو با فرشته ايشون شريك باشه؟
خدايا تو كه تا دادنش اومدي چي ميشه سلامتي هم بدي؟
خدايا نه فقط ايشون اين همه مادر هر روز التماست مي كنن كه بچشون شفا پيدا كنه
ميدونم داري مي بيني و مي شنوي و درك مي كني
پس خودت جفت و جورش كن
ما كه مرديم از بس دعا كرديم حالا نوبت توعه ديگه
انشالله دختر نازت زود تر شفا پيدا كنه و اتاقش رو جوري بهم بريزه كه غر غر بزني سرش بگي من چه خاكي از دست تو تو سرم بريزم اخه هميشه خدا اتاقت كثيفه دختر مگه انقدر كثيف ميشه اخه
انشالله بهتر ميشه اميدت به خدا
از اونجايي كه خيلي جيگرم خون شد تاپيك اخرمو ببين
سعي كردم تا جايي كه از دستم بر مياد كمك كنم توانم در حد دعاست فقط
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
