اتاق خودمو کامل تمیز میکردم
من
متاسفانه😐
چیزی نمیگفت مامانم
من ... نه چون خودش اینجوری بارم آورده بود بچه آخری بودم
نه
من الان اینجوریم😂😂😂
من 🖐
مامانم بدش میومد من حتی در یخچال رو باز کنم . میگفت توش مو میره . یه چیزی حاضری هم درست میکردم ایراد می‌گرفت.
کلا خودش حال می‌کرد من کار نکنم . منم کار نمیکردم . الآنم میرم خونه مامانم دس به سیاه و سفید نمیزنم .
البته سرکار میره ولی خب میاد همش رو تخت گوشی بدست خواابه،مامانم میره و میاد چیز میگه ولی عادیه
من
درس دارم دانشگاه و اینا
توقع نداره ازم
ی وقتا خیلی خسته باشه غر میزنه میگه کمک ندارم
هیچ کار نمیکردم
مامانمم میگف تو کار نکن میوفتی میشکنی
چون ب شدت لاغر بودم
الان مث خر کار میکنم. همین الان از دستشویی شستن اومدم انقد سرمو پایین کردم سردرد شدم میگرنم گرفته الان دراز کشیدم سردرد میکشم
من
نه مامانم هیچی نمیگفت
ولی ازدواج کردم هیچی بلد نبودم حتی ساده ترین کار و بخاطر همین هیچی بلد نبودنم خیلی اذیت شدم
بهت توصیه میکنم کارای خونه و خونه داری رو انجام بده که هم دستت روون بشه تو کار کردن هم یاد بگیری
چون با نگاه کردن یاد نمیگیره ادم تا انجام نداده باشه
هم مجردم هم کار خونه میکنم
چون تنها زندگی میکنم مجبورم😖
من
مامانم میگه بدبخت خدازده نامزدت نمیدونه میخاد با چه شلخته تنبلی ازدواج کنه دلم براش میسوزه 😂😂😂😂😂
نه میگفت وقت واسه کار کردن زیاده
