لطفااا میشه خاب منو تعریف کنی تروخدا
الان کامل تعریف میکنم
ما یه خونه تو روستا داریم که خونه زن عموی بابامم دقیقا چسبیده به اون خونه زن عموی بابام بودیم که همههه میگن جن داره بعد ابجیم هی دم پنجره مینشست بچه س منم هی حس میکردم یکی تو خونس همش میگفتم نزارین بره دم پنجره برین خونه خودمون یه پیش خونه دارن که همین که رفتم اونجا انگار یچیزی مثل روم یه دود سیاهی بود به شکل اندام انسان یهو دیدمش و انگار اومد روم و من افتادم انگار بیهوش شدم بعد یکم شروع کردم به دویدن به سمت خونه دوستم و فکر کنم اون جن به ظاهر زن عموی بابام افتاد دنبالم بعضی وقتا مثل اون میشد چنساله زن عموی بابام مرده و اینم بگم بدموقع بود خاب بودم تازه تاریک شده بود و خونه با ابجیم خاب بودیم بختکم نبود چون هم جیغ میزدم هم میدویدم