قهریم، توی تاپیک قبلیام هست جریانش یه حرفهایی زد که نمیتونم بیخیال باشم و به آشتی فکرکنم
حالا دو روزه رفته یه سفر کاری و احتمالا دوروز دیگه هم طول میکشه اینم بگم شهرمادرش اینا رفته یعنی الان خونه اوناس
حالا جریان اینه پول نذاشته برای ما عصر بچم زنگ زد بهش گفت خوراکی میخوام
گفت مامانت پول داره