بچه ها من همیشه رعایت حالشوکردمومیکنم شوهرم از اول منو دوست داشت و با علاقه اومدجلو باهام ازدواج کرد
بعد ازدواج سر خیلی از مسائل اذیتم کرد زجرم داد با همه چیش ساختم و سوختم بخدا پیرم کرد با بی پولیش تا الان که خداروشکر دستمون ب دهنمون میرسه کلا ساختم نمیخوام بگم سر چ چیزایی ولی چن روز پیش بهم گفت همیشه فکر میکنم ب طلاق ب اینکه منو تو تا آخر باهم نمیتونیم بمونیم و جدا میشیم😭
کلا براش مهم نیستم نمونش امشب گفتم بیا ب بچه غذا بده مندارم ظرف میشورم اصلا نیومد بچم گریه کرد آخرش خودمغذا دادم
چرا ی سری آدما انقد بی انصافن؟؟ینی خدا ندید ک من چ زجرایی کشیدم الان نباید شوهرمو اونجوری بزنه تو سرش ک آدم بشه؟؟خسته ترینم بخدا گاهی اوقات نمیدونم دیگه چیکار باید بکنم ب کی بگم؟؟از جدا شدن میترسم