من خودم من و دختر خالم حوصلمون توی مهمونی که هیچ کس درکی از تفکرات نسل جوان جدید ندارن سر رفته بود
مخ پسر داییامونو زدیم اومدیم بیرون تا ساعت یازده اونورا اومدیم بام خرم آباد😂😑😂
یعنی آنقدر گیر دادن بهمون ما چهار تا هم از خدامون بود فرار کنیم از مهمونی😶
شما چ میکنید؟