قرار بود بریم ی مسافرت دو س روزه این تعطیلاتو
ولی الان خونه ایم و فندق از دیشب پدرمو دراورده انقد بدخوابید و نق زد..😴😵💫
همسرمم ک از صب زود رف بانک و احتمالا بعدشم سرکار
الان تازه برگشته😒
میگ نوبت گرفته واسم برای ساعت شیش دندون پزشکی😪
خوابم میاد.حوصله ندارم. واممون جور نشده(بخاطر لفت دادن بابام الان جلو وامارو بستن سود بیشتر شده) ب حالت معناداری اینو گف. سرسنگینیم باهم...
مشکل داداشمم همچنان هست...
هیچی واسه مصاحبه نخوندم. برنامه ای واسه اینده ندارم. حتی حوصله ی برگشتن سرکارم ندارم. دلم میخواد بخوابم هیشکی بیدارم نکنه...کاش میشد
کاش همشون حل بشن
کاش دغدغه ها یکم کمتر شن
کی تموم میشن؟!میشن اصلا!!