توروخدا یکی انشا طنز برام بنویسه

من قبلا انشاء هامو میدادم بقیه بنویسن چقدر بدم از انشاء میاد

بچت چندمه

متاسفم برا معلمش.انشا طنز خیلی سخته.مگه بچه نویسنده‌ هس آخه

خدایی هیچی درباره کرگدن به مغزم نمیرسه

بابتش چقدر میدی 

منم نوزاد دارم چون باید وقت بزارم میگم وگرنه بیکار بودم همینجوری مینوشتم برات

😂😂خودتی ؟

غلط نکنم خودتی😐

چرا دیگه اسمتم‌ نازنینه😂😂

روزی در بیشه ای کرگدنی  زندگی. میکرد ک زیادی رشد نکرده بود و کمی کوچکتراز سایز واقعیش بود 

جالبیش اونجا بود ک بچه های اون اطراف بهش میگفتن تک شاخ بنفش 😂

خلاصه تک شاخ بنفش قصه ی ما ناراحت بود همیشه و گریه میکرد تا اینک مادرش ب او گفت تو خاصی عزیزم بخاطرهمین فرق داری همیشه تفاوت باعث دوری از بقیه نیست همین تفاوت تورو از بقیه خوشگلتر کرده ک بهت صفات جدید بدن و دوست داشته باشن حتی بیشترازما

میبینی ک از خاهرا وبرادرات بقیه میترسن ولی تورو خیلی زیاد دوست دارن این تفاوت ی نعمته عزیزدلم قدرشو بدون 

اونروز کرگدن کوچولو چیزی نفهمید ولی وقتی اینو فهمید ک تونست جون ی بچه رو ک رفته بود بالای درخت تا سیب بچینه رو نجات داد و همه اومدن و بغلش کردن و ازش تشکر کردن بدون هیچ ترسی از اونروز  تک شاخ بنفش ب این اسمش افتخار میکرد چون اون خاص بود 

یروزی، روزگاری.      تو روستای باحالی

یه کرگدن تنها بود    میون گوسفندا بود

یه گوسفند گوگولی   شیطونک و فینگولی

 رفتش پیش کرگدن.  دوست شدن اون دوباهم

گوسفند مو فرفری     که خیلی بود قِمبلی 

تا میرسیدن به هم.   بازی میکردن باهم

و..... این داستان ادامه دارد    

باسلام به شنوندگان عزیز همینطور ک معلومه قصد دارم از گردنی بگویم ک کر است  نه نه چیزه اشتباه شد از کرگدن بگویم بله درستش این است کرگدن

خب کرگدن ها گله ای زندگی میکنند خاله عمه عمو دایی زنعمو مامان بزرگ بابابزرگ همه در کنار هم با هر مشکلی هم شده زندگی میکنند مگر اینکه یکی از این کرگدن ها شاخش کج رشد کند انوقت است که پشت سرش تیکه و پاره ها چینده میشوند 

همین همسایه ی ما یک کرگدن سفید از سومالی فرار کرده گفته بود و شاخش را ب عنوان شاخ تک شاخ فروخته بود بیا و ببین چ جفتک بالایی مینداخت از فرط شادی در پوست ک هیچ در شلوار کردی بابابزرگ خدابیامرزش هم نمیگنجید

خلاصه کرگدن ها همانطور ک مشاهده کردید یا نکردید ب من چه گردن کلفتی دارند هر ک نگاهی چپ ب انها بی اندازد تنبانش را بر کله اش میکشند و با شاخ هایشان دمار از روزگار در میاورند

کرگدن ها هم باکلاسند دقیقا همانند انسانها رنگاوارنگ و خاله زنک و صاف و ساده و دروغگو بینشان زیاد است از نظر من کرگدن ها خیلی بیخیال اند خودم دیدم اخر یکی از نگهبانان باغ وحش روزی ب شاخ یکی از اینها گیر کرده بود چشمتان روز بد نبیند این نگهبان بیچاره نعره میزد و کرگدن نمیدانم فکرش کجا بود ک ب شاخش تکانی که چه بگویم یک ذره جستو خیز هم نکرد ک نگهبان بدبخت نجات یابد خلاصه ما نگهبان را نجات دادیم و خشتک شلوارش را خشک کردیم از ترس سفید و رو به موت بود بیچاره 

خلاصه کرگدن بودن خوب است نه زن میگیری و ن شوهر میخوری میخوابی نازت را میکشند و ملت هم هرروز می آیند مثل تابلوی مونالیزا از دیدنت لذت میبرند و تو حتییییی جلوی دیدگانشان میتوانی لش کنی و حتی از دستشان خوراکی بگیری و تهش هم پشتت را بکنی و بخوابی 

کلا شانس دارند نه زشتنتد و نه زیبا سفید و مشکلی و هندی و المانی و .... هم از کرگدن ها وجود دارند قشنگ دهان یک ملت را با تعداد نسلشان و جد پدر جدشان سرویس کردند و با بیخیالی و بیحوصلگیاش محیط بانان را هم ب تعجب وا داشتند

خلاصه که چه بگویم خودتان تحقیق کنید دیگر از من نوجوان توقع چه چیزها ک ندارید اخر من کجا و جنگل بان کجا فقط یک نصیحت ! با خدا باش پادشاهی کن کرگدن باش هرچه خواهی کن وسلام....

😃👏👌