سلام بااجازه استاتر
کسی اسایشگاه سالمندان کارمیکنه مادرم 54سالشه همه اموال به نامشه همه تفریحاتوداره نمیزاره من ازدواج کنم نصف اموال برای منه به نام خودشه نمیزاره ازدواج کنم میگه نمیزاره کسی بیامال اموال بخوره
از بچگی منو داخل اتاق زندانی میکرد فلفل تو دهانم میریخت همش به فکر تفریحه بابام مظلومه وفرهنگیه ایکاش یه زن مهربون بگیره برای مادر مهربون بشه یعنی خانمی هست حاظرباشه
یشه بابابای من ازدواج کنه