2777
2789
عنوان

شوهرم به من نگفته...

338 بازدید | 15 پست

با مادرشوهرم اینا تو ی ساختمونیم، نگو دیشی از سرکار اومده خاهرشوهرمو برده بیرون، خاهرشوهرم خرید داشته بعد برگشته، بعد به من نگفته! نه قبلش یه زنگ زده خبر بده فلانی رو دارم میبرم بیرون،تو نمیای یا عرچی، نه خداقل بعد اومدن خونه بهم گفته بعد از سرکار اومده خاهرشو برداشته برده بیرون، منم امروز خونه مادرشوهرم بودم از بین خ فای مادرشوهرم فهمیدم، خیلی ناراحت شدم ولی به روی خودم نیاوردم که خبر نداشتم. چطور شوهرم انتظار داره من عرجا یمرم قبلش بهش خبر بدم بعد خودش منی که صبح تا شب منتظرشم بیاد خونه رو ندید گرفته تا خونه اومده خاهرشو برداشته برده بیرون یه کلمه به من نه قبلش نه بعدش نگفته💔

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مگه تو خونه نبودی ازش بپرسی کجا میری

دختر قشنگم ، عزیز مامان من با تو خوشبخت ترینم😍🧿🧚‍♀️.      فکر نکن چون جوابتو نمیدم کسی هستی... اتفاقا چون هیچی نیستی جوابتو نمیدم و حوصله کَل کَل با تو رو ندارم و مهمتر اینکه کاربریمو دوست دارم نمیخوام به خاطر یک عدد هیچ از دست بدم🤗
عزیزم خودتو اذیت نکن من یه عمر گفتم و نفهمید دیگه امروز با اون کارش کلا بدای من مرد و تموم شد

بخدا اینقد خجالت زده یمشم وقتی یه چیزی هس در رابطه با شوهرم و بقیه میدونن ولی من نیمدونم 

اعصابم خراب شده ب زور خودمو نگهداشتم از پشت تلفن زنگ نزنم بهش بگم چرا نگفتی

ن اصلا بزار بیاد خونه 

چایی شربتی چیزی بزار جلوش بعد بگو 

بزار فکر نکنه از اینکه خواهرشو بردی ناراحتی بلکه از اینکه بهش نگفتی ناراحتی یا توقع نداشتی 

تا داخل خونه نیومده، لابد سرکوچه نگهداشته خاهرشوهرم رفته سوار شده

خب بهش زنگ میزدی میگفتی کحایی؟ سر کاری چرا نیومدی خونه

دختر قشنگم ، عزیز مامان من با تو خوشبخت ترینم😍🧿🧚‍♀️.      فکر نکن چون جوابتو نمیدم کسی هستی... اتفاقا چون هیچی نیستی جوابتو نمیدم و حوصله کَل کَل با تو رو ندارم و مهمتر اینکه کاربریمو دوست دارم نمیخوام به خاطر یک عدد هیچ از دست بدم🤗
بخدا اینقد خجالت زده یمشم وقتی یه چیزی هس در رابطه با شوهرم و بقیه میدونن ولی من نیمدونم 

اره خیلی بده یه سری داشتیم با مادر شوهرم درمورد قرض های ما حرف میزدیم من گفتم ۱۹تومنه اون گفت تو نمیدونی که ما حساب کردیم چهل تومنه کلا اون لحظه من شکستم 

خب بهش زنگ میزدی میگفتی کحایی؟ سر کاری چرا نیومدی خونه

دیگه من یه ساعت قبلش اینا همیشه زنگ یمزنم ببینم کی میاد ولی اون موقع سرکار بوده یا گفته تپ راهم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

اگه‌

asraam | 1 روز پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   jjguc  |  29 دقیقه پیش
توسط   لانهوا  |  33 دقیقه پیش