سلام خانوما ، دخترخانوما ، ازتون کمک میخوام ، یک راه حل که مارو نجات بده!!!
، من مادر و پدرم تحصیل کرده و آبرومند هستن ، توی یک شهر کوچیک زندگی میکنیم که همه باهم یا فامیل هستن با همسایه یادوست ، هراتفاقی برای هرکس بیفته دیگه نمیشه جمع کرد کل شهر باخبر میشن😐
من یک خواهر دارم از خودم کوچیکتره،همش لباس های پسرانه و لش میپوشه،موهاش هم پسرانه ، این که از قیافه اش مدام هم توی گپ های مختلط با پسرا ، با ده تا از پسرای همسایه گروه زده بود و رفیق بودن هی گوشی رو قایم میکنه ، رو سکوت میزاره دستشویی میبره با خودش نصف شب ... ما فهمیدیم و با حرف درست نشد بابام زد اونو ، نمره هاش همه زیر ده ، معلمش هم عمه ام و بقیه معلمانش همکار های مامانم ابرو نزاشت برامون، تو خونه کار نمیکنه ک مثالا درس داره ،...
ما خانواده بسته ای نیستیم اما اینجوری آزاد هم نیستیم ، همش مامانم میگفت لااقل شال تو بکش جلو تر ، انگار نه انگار ...
یک روز دیدیم فرار کرده بود ، یک هفته نبود ، با هزار بدبختی و پلیس و فلان تو یک شهر دیگه تو پانسیون پیداش کردیم ک من خیلی بهم گیردادین از دست تون رفتم بردیمش پیش مشاور ده جلسه مشاوره رفت و گفت خوب میشم و فلان رشته شو عوض کردیم به خواست خودش از انسانی به فنی ، باز نوبت اول ۵ تا نمره زیر ده ، باهاش مدارا کردیم ک تازه تغییر رشته داده طبیعی، اما بلند شده رفته مسافرت با خاله ام و نگفته امتحان داره اونارو که صفر شد مامانم نصف راه خاله بده خدامو برگردوند گرفت اینو زد تمام صورتش کبوده ، تازه الان عاشق یک پسر ۳۰ ساله شده که همش میاد دم مدرسه
بچه ها میخوایم این پسر و از دهنش بیرون کنه ، دوست دارم صحنه سازی کنم که زن داره یا چیز دیگه... اما چطوری؟ توروخدا راهنمایی کنید 😔😔