بچه ها من خانم خانه داری هستم ازصبح تا شب تنهام بابام همسرم شبها میاداز کار وقتی هم میرسه شامشو میخوره و میخوابه چون خسته میشه من دائم دلم گرفته اس خودمم شخصیت وسواس گونه ای دارم همش نگرانم همش مضطرب همش ترس و فکرهای منفی دارم مخصوصا ترس از بیماری خودم و عزیزانم عین خوره دائم تو جونمه! روزها حالم بهتره روحیه ام بهتره ولی تا عصر به بعد میشه و شب از راه میرسه انگار همه جا واسم زندان میشه دلم بشدت میگیره حتی با بیروت رفتن هم حالم خوب نمیشه فقط تو مهمونی و جمع شاد حالم بهتر میشه که اونم هرروز مهمونی نمیشه!، شب میشه تنها میمونم آنقدر فکرهای ناجور میکنم که روانی میشم تمام دردهای عالم ش میان سراغم گاه میگم نکنه سرطان بگیرم گاه میگم نکنه ام اس دارم و... اوووف خلاصه با ۲۶ سال سن داغوووون شدم توروخدا کمکم کنید 🤕😞ببخشید طولانی شدحلال کنید
ببخشید خط دوم نوشتم تنهام با بچه ام اشتباه تایپی نوشته شده بابام
وای خاهر منم همینه میبینی دو شب پیام میده بیداری؟😂 میگع فکر بد میکنم
وقتی زندگیتو بسپاری به خدا و دهنتو آروم نگهداری حالت خوب میشه
بهت پیشنهاد میکنم وقتای آزادت رو با خوندن کتاب پر کنی تا کمتر از این فکرا بیاد سراغت
تنت سلامت و دلت شاد و لبت خندون
و زندگیت سرشار از عشق و آرامش الهی گلم
حلال زندگی💗
عزیزم ب چیزی فک نکن
هر چیزی ک تو سرنوشت باشه بالاخره دیر یا زود اتفاق میافته چ بهش فک کنی و زندگیتو تلخ کنی
چ شاد باشی و خوش بگذرونی
پ بیخیال همه چی بچسب ب زندگیت و بچت و خوش باش
دنیا ارزش این فکرای منفیو نداره از خودت دورشون کن
وقتی از ته قلبت به خدا ایمان داشته باشی و زندگیتو و تمام عزیزاتو بسپاری بدستش خودش نگهدارو محافظشون هست
خدائه که عزیزانت رو برات آفریده و حتماً مواظبشونه
خدا نکنه گلم💕
ممنونم بابت دعای زیبات مهربون🤩
خوشحالم انرژی مثبت گرفتی دوست خوبم🫂😍
چند روزه خبر بیماری داشتن یکی از آشناها و شنیدم امروزم خبره سرطان داشتن یک بچه از فامیل رو شنیدم باورت نمیشه بااینکه هی از ذهنم خارج میکنم که یادم بره ولی همچنان حالم گرفته اس معده درد عصبی دارم و دردش الان زده به کمرم همش بخاطر شنیدن این خبر! هم واسه اون آدمها ناراحتم هم میترسم میگم نکنه خودمم اونجور بشم یا نکنه بچه منم اونطور بشه یه خواهرشوهر دارم جلو چشاش خانوادشو تکه تکه کنن به یه ورش هم نیست خیلی بی خیاله کاش جای اون بودم
عزیزم ممنونم از آرامش دادنت چشم بخدا میسپارم از این لحظه باحرف شماسعی میکنم کمی بیخیال باشن واسه امضات هم حمدوصلوات خوندم ان شالله حاجت روا بشی ... راستش من روحیه ام خیلی حساسه گاهی وقتها باخودم میگم منو چرا آفریده بااین اخلاق و روحیه مزخرف ! انقدر واسه یکی دلسوزی میکنم غصه میخورم که خودم بدتر از اون میشم
عزیزم ممنون از راهنمایی وآرامش دادنت🥲آره همینطوره که میگی فقط من زیادی حساس و بی عقلم میدونی تا یه علایم ساده تو بدنم میبینم ربطش میدم به بدترین بیماری ها نمیدونم چرااین شکلی ام خدا منو شفا بده😑
راستی امضاتم خوندم وااای چه امضای باحالی😁
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز