دختر من چهارده سالشه ما تو یک شهر کوچک زندگی میکنیم دوست داره هر روز با دوستاش بره بیرون دوستاش دخترهای بدی نیستن ولی میترسم اسمش سر زبانها بیافته باهاش مخالفت میکنم قهر میکنه دعوا میکنه میره توی اتاق گریه میکنه یعنی از زندگی بیزارم کرده استدلال می یاره که مگه چیکار میکنم میرم دور میزنم هر چی بهش میگم مامان جان بیا باشگاه برو کلاس زبان برو وقتا رو‌جور دیگه پر کن میگه من حوصله ندارم به حرف گوش نمیده چیکار کنم مبارزه کنم باهاش راه بیام چیکار کنم لطفاً راهنمایی کنید
من جای مامانم میگم
جایی نمیرم ،اگرم بخوام برم آبجی بزرگمم میاد 😂
برام مهم نی اسمم سر زبونا بیوفته🙂اگه بگی نره بدتر لج میکنه بعضی وقتا تو یه تایم مشخص بزار بره
کسی نبود
من ۱۵ سالمه
منم دوست دارم با دوستام برم بیرون ولی خانوادم اجازه نمیدن از همون اول به دلیل اینکه اسم دوستام افتاده رو زبان ها
کلاس زبان ثبت نام کردم خودمم دیگه علاقه به رفتن با دوستام ندارم
وا با دوستاش میره بیرون با پسرا ک نمیره ترست بی جاست عزیز
کارتون به شدتتتت اشتباهه
من ۱۸ سالمه الان میگم میخوای بری برو ولی وقتی میخواستم برم محدودم میکردن حالا عین پیر زنا واسم مهم نیس دیگ
گوشی میگفتم میگفتن زوده بیرون برم زوده حالم بشدت بد میشد کامل دخترتونو درک میکنم
کاری نکن مثل مامان بابای من پشیمون شیی بعدا
اگه هر روز میخواد بره تو هفته دو بار سه بار نذار بره
بگو من ب تو و دوستات اعتماد دارم ولی ادم نباید همه وقتشو با دوستاش بگذرونه ک
بیا با هم بریم پیاده روی بریم خرید بریم باشگاه ب درسات برس و...برید مهمونی و..
شما بخاطر حرف مردم دخترتونو محدود میکنید؟
بنظرم بندازید گردن پدر خانواده و بگید بابا باید تصمیم بگیره و بگید صلاح نیست بیشتر از هفته ای یکبار با دوستاش بره بیرون ،میتونه دوستاش رو خونه تون دعوت کنه ،یا با دوستاش باشگاهی چیزی ثبت نام کنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
