ازش متنفرم کاش اصن نبود اونطوری خیلی خوشبخت تر میشدم از ۵ سالکی ک از مادرم جداشد و حضانت من و برادرم رو گرفت همش بهمون زور میگه انقد از مادرم بد میگه ک ازش متنفر شیم یا تهدید میکنه ک حق ندارید ببینیدش خسته شدم دلم واسه مامانم تنگ شده ۱۱ ساله درست حسابی ندیدمش فقط دو بار اومده دم ندرسم ک اونم از ترس بابام و مادر شیطانش گفتم نمیخوام ببینمت واقعا اگه مامانم بود شاید انقد زندگیم بد نمیشد فقط ب فکر خودشونن اینا از بچگی حسرت کشیدم هر مادر و دختری رو میدیدم دلم نیگرفت هر کودوم از دوستام از مامانشون تعریف نیکرد دلم میگرفت دخترا واقعا نیاز ب مادر دارن از همینجا بهت میگم خیلی دوست دارم و دلم برات تنگ شده
ب قول اون دیالوگ پوست شیر اگه تو پدری خوش ب حال بی پدرا