[QUOTE=270786933]خونه نبود خونه پدرشوهرم بودیم طبقه بالا یهو دیدم از بیرون صدا میاد یا خدا آتیش بچه هام سوختن 😐😐😐ش ...[/QUOTEبچهام سوختن؟ 🤣🤣🤣
همین پارسال بود ولی نمیدونم چرا یادم نیس😂
مگه مادر عروس زحمت صبحونه و نهار رو نمیکشه؟
برا ما صبحانه و نهار مفصل مادر عروس تدارک میبینه با هدیه طلا
یه ذره جیگر ماسیده یخ زده از قربونی دیشب
که خواهرشوهر بالا کشید
صبحانه مادر همسر جگر فرستادن.
ناهار کوبیده ی عروسیمونو خوردیم.
شام جوجه ی عروسیمونو خوردیم .
ولی اولین غذایی که بعد از عروسی درست کردم استانبولی بود.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
16 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
18 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
